بایرامی: جوایز ادبی در مجموع برای من تحقیر کننده بود/ شاید باورتان نشود که بدم نمیآید ادبیات کوچه بازاری بخوانم.

نویسنده کتاب “لم یزرع” گفت: جوایز ادبی در مجموع برای من تحقیرکننده بوده است. فکر کنید که سالها بنویسید و دیده نشوید، اثری خلق کنید که به آن امید زیادی دارید اما در هیچ جا دیده نشود.
به گزارش خبرنگار فرهنگی «نسیم آنلاین»، جلسه «اسپرسو با طعم ساوالان» با حضور محمدرضا بایرامی، نویسنده و برگزیده جایزه ادبی جلال آل احمد و کتاب سال جمهوری اسلامی، و با محوریت کتاب «لم یزرع» روز گذشته در ترنجستان سروش برگزار شد.
بایرامی در ابتدای سخنانش با اشاره به سابقه پژوهش و مطالعهاش در حوزه تاریخ عراق و با بیان اینکه گویی گرد مرگ و افسردگی و نفرین بر عراق معاصر ریختهاند، گفت: برای انجام کاری از سال ۸۸ به مطالعه در حوزه تاریخ عراق پرداختم و تاریخ این کشور را به نوعی زیر و رو کردم. همه فراز و فرودهای تاریخی این کشور را در این برهه مطالعه و به آرشیوهای تصویری مراجعه کردم. میتوان عراق معاصر و دوران حکومت صدام را در یک کلمه توصیف کرد: «وحشت». اگر به اتفاقاتی که برای کردها یا شیعیان و حتی همحزبیهای خود صدام رخ داده دقت کنید، میبینید که روح عراق معاصر چیزی جز وحشت نیست.
نویسنده کتاب «لم یزرع» به چرایی نوشتن این رمان اشاره کرد و افزود: نوشتن از خود نویسنده آغاز میشود، اگر او راضی به نوشتن نباشد نمیتواند چیزی بنویسد. داستاننویس اهل تاریخنویسی نیست، او تخیل میکند. داستاننویسی که بخواهد ما به ازای بیرونی کارش هم درست باشد باید بتواند تاریخ و یا آنچه به بیرون کارش مرتبط است را بنویسد اما او راوی تاریخ نیست راوی تخیل خودش است. گاه از من میپرسند که وقتی در عراق زندگی نکردهام، چگونه به چنین شناختی از این کشور دست یافتهام. تجربه من از هشت سال دفاع مقدس تلخی و شیرینی داشت. من با یک داستان شیرین و حماسی وارد ادبیات دفاع مقدس شدم و با یک داستان تلخ از آن خارج شدم. در نویسندگی نگاه امروزم را به زمان واقعه تسری نمیدهم. در «لم یزرع» نیز درست همین اتفاق روی داده است، تاریخ در این رمان پس زمینه کار من است نه اصل، اصل برای من وضعیت انسان در بحران بود.
بایرامی با بیان اینکه نزدیک به پنج سال درگیر نوشتن «لم یزرع» بودم اما معنی این پنج سال تلاش این نبود که یک راست به نسخه فعلی برسم، ادامه داد: داستان چندبار عوض شد، مواجهه پدر و پسر در آن طبیعی در نمیآمد، حتی وقتی برای دوستانم به صورت شفاهی تعریف کردم میگفتند که چطور میخواهی این قصه را در بیاوری و چطور میشود دوبال تقدیر و تصادف را همراه با هم جلو ببری. بله اینها مسئله من بود. حتی یکبار تصمیم گرفتم به جای رمان، فیلمنامهای بنویسم و تقریباً هم نوشتم اما دوباره به رمان برگشتم. من برای نوشتن رمان «آتش به اختیار» هم وضعیتی مشابه داشتم. ۲۰ سال با داستانش زندگی کردم اما نوشتنش خیلی طول نکشید و یا «مردگان باغ سبز» را سه هفتهای نوشتم اما داستانش از سال ۷۰ با من همراه بود.
وی در بخشی از این نشست در پاسخ به سوالی درباره عادتهای نوشتن خود گفت: سالهاست که دیگر شبها نمینویسم، عادت کردهام به سحرخیزی برای مطالعه و جستجو و یا نوشتن. نه میتوانم و نه دیگر دلم میخواهد در شب کار کنم. اما در موقع نوشتن باید تمرکز زیادی داشته باشم. باید از صدای پیرامون دور شوم و برای همین هم عادت کردهام به موسیقی گوش بدهم. البته برایم اصلاً مهم نیست که آن موسیقی چیست چون هدف دور کردن صداهای مزاحم خارجی است. به همین خاطر شاید پنج سال به یک آلبوم موسیقی گوش کنم بیآنکه بدانم چیست و بعد عوضش کنم. من با این حال در تنگناها بیشتر کار میکنم. خیلی از کتابهایم را در مترو میخوانم و حتی رمانی را که قصد دارم سال بعد منتشرش کنم هم در دوران مریضی مرحوم مادرم که حال روحی بدی داشتم، نوشتم.
بایرامی در ادامه در پاسخ به سوالی درباره توازن میان شیعه و سنی و روایت از آنها در رمان «لم یزرع» گفت: من اصلاً به فکر این نبودم که در نوشتن این رمان به یک توازن میان شیعیان و اهل تسنن دست پیدا کنم. اصل داستان من روایت از وضعیت زندگی شیعیان عراق در یک برهه تاریخی خاص بود و میخواست بگوید حاکمیتی که با مردم خودش چنین کرد معلوم است که با دیگران چه میکند. اصل ماجرای ترور صدام یک حادثه سه ساعته است اما من خواستم تنها نشان دهم که چطور دود این آتش به چشم خانوادهای شیعه رفت.
این نویسنده در ادامه در پاسخ به سوالی درباره آینده داستاننویسی خود و مسیر آن گفت: بعد از دریافت جایزه «کبرای آبی» سوئیس و درست در وقتی که میشد بیشترین بهره را از ادبیات نوجوان ببرم، قیدش را زدم. الان شاید باورتان نشود که بدم نمیآید ادبیات کوچه بازاری بخوانم، راستش دو سه باری هم شروع کردم اما نتوانستم جلو بروم. انگار ادبیات پایداری سرنوشت من است و محکوم به آن هستم. الان هم در حال کار روی رمانی با همین مضمون هستم؛ رمانی که فعلا اسمش «میراث نگهبان» است و روایتی است از حادثهای که در یک روز رخ میدهد اما داستانی درباره جنگ میگوید که از زمان وقوعش تا دوران معاصر را شامل میشود.
برگزیده جایزه ادبی جلال آل احمد در ادامه و در پاسخ به سوالی درباره آنچه که تلخی این رمان نامیده شد، گفت: کتاب من ماجرایی در سال ۱۹۸۲ عراق را روایت میکند، در دوران آغاز دیکتاتوری صدام. چطور انتظار داریم که تلخ نباشد. ماجرای انفال و یا انتفاضه شیعیان عراق را به یاد بیاورید و یا بمباران شیمیایی شهرهای عراق را. اینها تلخ است و روایت از آنها هم تلخ. امید در داستانم جایی است که خانواده شیعه و سنی به هم میرسند.
بایرامی در بخش دیگری از این نشست درباره جوایز ادبی و تاثیرگذاری آن در مسیر کاری خود گفت: جوایز ادبی در مجموع برای من تحقیرکننده بوده است. فکر کنید که سالها بنویسید و دیده نشوید، اثری خلق کنید که به آن امید زیادی دارید اما در هیچ جا دیده نشود آن هم در جوایزی که میگویند شرط و نگاهشان به اثر تنها بر پایه ادبیات است. بازتاب جوایز ادبی داخلی برای من تنها و تنها تحقیر بوده است. اگر میزانش از نظر نقدی کلان بود لااقل از نظر مالی در زندگی نویسنده تاثیری داشت اما الحمدالله این هم در حال حذف شدن است. ما در ایران مشکلمان این است که وقتی یک مجله خوب منتشر میکنیم ۵۰۰ مجله بد هم کنارش در میآوریم و مخاطب نمیتواند در کنار آنها کار خوب را ببیند. من این روزها آنقدر اسم از جوایز ادبی و نویسنده میشنوم که فکر نمیکنم بشود از دل آنها کارهای خوب را جدا کرد و خواند.
این نویسنده همچنین از تبدیل رمان «لم یزرع» به صورت کامل به فیلم نامه هم خبر داد و گفت: به صورت جدی برای سینمایی شدن این اثر مذاکره نکردهام. برخی افراد ابراز تمایل کردهاند و برخی را هم بعد از اتمام کار قصد دارم به دیدارشان بروم و درباره کار صحبت کنم.
پیام تسلیت دکتر محمد سرشار به مناسبت درگذشت استاد عباس براتی پور

دیروز مراسم تشییع مرحوم استاد عباس براتیپور با حضور علاقمندان ایشان در حوزه هنری انقلاب اسلامی برگزار شد. استاد براتیپور ۸۰ ساله بود...
آیین همدلی منیژه آرمین

آیین همدلی مراسم آیین همدلی روز یکشنبه ۱۴ اسفند ماه با حضور برخی از اعضای هیئت مدیره انجمن قلم در فضای هنرمندانه آثار...
اعضای جدید

اخبار انجمن قلم طی بررسی رزومه و مصاحبه نهایی که توسط هیئت موسس صورت گرفت، عضویت افراد زیر در انجمن قلم پذیرفته شد....
آیین همدلی “استاد عباس براتی پور”

آیین همدلی مراسم تجلیل از استاد عباسعلی براتیپور روز یکشنبه ۱۶بهمن ماه با حضور اعضای هیئت موسس، هیئت مدیره انجمن قلم و نماینده...
معرفی کتاب “دفاع بدون شلیک”

معرفی: دفاع بدون شلیک نویسنده: حسین علی ساسانی انتشارات: انجمن قلم ایرانیان امروز سال انتشار: ۱۴۰۱ تعداد صفحات: ۱۳۲ صفحه کتاب دفاع بدون...
معرفی کتاب تب خشکسالی به قلم علی الله سلیمی

«تب خشکسالی» به کتابفروشیها رسید علی الله سلیمی در کتاب جدید خود داستانی با موضوع تغییرات اقلیمی و رابطه انسان و طبیعت را...
فراخوان بیست و یکمین دورۀ جشنواره قلم زرین

به نام خداوندگار کتاب و قلم فراخوان بیست و یکمین دوره جشنواره قلم زرین انجمن قلم ایران، با استعانت از...
دبیر جشنواره “قلم زرین” معرفی شد

با تصویب هیات مدیره انجمن قلم ایران ، «حمید هنرجو» دبیر بیست و یکمین دوره جشنواره قلم زرین شد. سید احمد...