دسته بندی مطالب

«نمونه خوب رمان انقلاب اسلامی» | یادداشتی بر رمان «لحظه ها جا می مانند» نوشتۀ «یوسف قوجق»

۲۳ بهمن ۱۳۹۸ اخبار

در ادامه یادداشتی که شهرستان ادب به نقل از فارس منتشر کرده است را می خوانیم:

 

 

دکتر محمد حنیف از پژوهشگران و نویسندگان حوزه ادبیات در یادداشتی بر کتاب «لحظه‌ها جا می‌مانند» اثر یوسف قوجق این رمان را نمونه‌ خوب از رمان انقلاب دانسته است. در ادامه متن یادداشت وی منتشر می‌شود.

«لحظه‌ها جا می­‌مانند»، رمانی تاریخی­ است که بر محور حوادث سیاسی سال ۱۳۵۷ در گرگان و شهرهای اطراف شکل گرفته است. از این نظر، رُمان مذکور دارای ارزش‌های تاریخی­ است که دربرگیرنده‌ حوادث واقعی و برخی شخصیت­‌های اصلی و جریانات دخیل در حوادث سیاسی ـ مذهبی منطقه است و ارزشی نزدیک به یک تاریخ محلی را دارد.

با این حال، کتاب به عنوان اثری داستانی، به خاطر پایبندی نویسنده به نقل رویدادهای واقعی، گاه باعث فروکش کردن تخیل و کاستن از تب داستانی شده است. چنانچه وقتی رمان به تبعید و یا آزادی و حتی شهادت شخصیت‌های واقعی اشاره می­‌کند، نویسنده در زبان و لحن، تسلیم واقع­‌نگاری می­‌شود و کتاب به یک اثر پژوهشی نزدیک می­‌شود و هنگامی که همچون فصل نخستین و انتهایی داستان، تخیل بر واقعیت برتری می‌جوید، روح واقعی رمان، خودش را به روشنی آشکار می­‌سازد. با این حال، با عنایت به آنچه در پی خواهد آمد، این اثر در مقایسه با بسیاری دیگر از رمان‌های انقلاب، از بیشترین ویژگی‌های داستان انقلاب اسلامی برخوردار است و به یک معنی می‌توان آن را نمونه‌ خوب رُمان انقلاب دانست.

«لحظه­‌ها جا می­‌مانند»، چند داستان موازی را دنبال می‌کند و این داستان‌ها با وجود پیوند درونی آن‌ها به یکدیگر، در نقطه­‌ای از داستان در هم می­‌آمیزند. یکی از این داستان‌ها، مربوط به حوادث سیاسی کشور و فعالیت‌های سیاسی مذهبی گرگان است. داستان دیگر حول زندگی مش‌رحمان سوزنبان در گرگان و نوه‌ دختری­‌اش ستاره می­‌گردد و سومین داستان نیز به ماجراهای مربوط به سرگرد تیموری می­‌پردازد که به عنوان یک مأمور ساواک و عاشق سینه چاک ستاره، سایه به سایه‌ ستاره و خانواده­‌اش پیش می­‌رود. داستان‌های فوق، با ورود دزدی سابقه‌دار به نام شاهین و پیوستن ناخواسته‌اش به جریان انقلاب و عشق او به ستاره، به هم گره می­‌خورند.

شاهین که اهل تربت جام است و در ابتدا، فقر و از خودگذشتگی بر پیشانی او داغ سرقت و زندان زده، دست به دزدی از ویلای تیمسار مزین (نماینده املاک و مستقلات دربار پهلوی در شمال کشور) در رامسر می­‌زند و پیرو آن، سروان احمدی، به عنوان کارآزموده­‌ترین مأمور اداره آگاهی، مأمور یافتن دزد ویلای تیمسار مزین می­‌شود.

سروان احمدی، بعد از بازجویی از نگهبان ویلا برای یافتن دزد، به گرگان می­‌رود، ابتدا سراغ جواهرفروشی­‌ها می­‌رود و با دادن نشانی­‌های انگشتر گران قیمت دزدیده شده، در هتل میامی گرگان مستقر می­‌شود و تا پایان داستان چند بار رو در روی شاهین قرار می­‌گیرد. شاهین نیز برای معالجه‌ پایش توسط راننده­‌ای نزد طبیبی محلی در گرگان برده می­‌شود و در آنجا با دیدن ستاره، عاشق او می­‌شود. مش‌رحمان که خود فردی انقلابی و مذهبی است، با دیدن اتفاقی جزوه­‌های سیاسی درون ساک شاهین، به گمان این‌که شاهین فردی انقلابی است، او را به خانه‌ امن خود و دوستان مسجدی­‌اش می­‌برد. در آنجا شاهین ابتدا دست به دزدی ناموفقی می­‌زند و سپس آرام آرام به جمع انقلابیون می­‌پیوندد و در خلال حوادث و درگیری‌های گرگان، رشادت‌هایی از خود بروز می‌دهد و  شخصیت وی از هیبت سارقی حرفه­‌ای به یک انقلابی تغییر پیدا می­‌کند. شاهین در خلال حوادث، از توانایی و تسلطش بر فنون رزمی، در دفاع از انقلابیون استفاده می­‌کند و بیش از پیش مورد توجه قرار می­‌گیرد. و بدین ترتیب، خاکستری شخصیتش، به سفیدی گرایش پیدا می­‌کند.

اولین خواستگار ستاره، فردی انقلابی به نام محمد جوانمرد و با نام مستعار شاهین است که توسط سرگرد تیموری زخمی می­‌شود و پیش از دستگیری، با خوردن سیانور خودکشی می­‌کند. دومین خواستگار ستاره، آقای واعظی دبیر ادبیات اوست. واعظی نیز توسط سرگرد تیموری دستگیر و کشته می­‌شود. حذف این دو خواستگار به شاهین سارق، قوت قلب می­‌دهد تا با نشان دادن لیاقت‌های خود، به ستاره برسد. ستاره به تقاضای خواستگاری سرگرد تیموری پاسخ منفی می­‌دهد، شاهین نیز که سخت دلباخته ستاره است، در نهایت، بعد از آنکه بازویش در جریان درگیری‌های گرگان تیر می­‌خورد، توسط سروان احمدی، دستگیر و راهی تهران می­‌شود. با این حال، ستاره با دیدن دستمال خودش در جیب شاهین، پی به عشق او می­‌برد. سروان احمدی نیز که بعد از چشم انتظاری چند ساله، قرار است صاحب فرزندی بشود، تیروکمان یکی از بچه­‌های انقلابی گرگان را در چمدانش می‌گذارد، تا برای فرزند آینده­‌اش به ارمغان ببرد.

آیا رُمان «لحظه­‌ها جا می­‌مانند»، رُمان انقلاب اسلامی است؟

ساختار کلی رمان «لحظه­‌ها جا می­‌مانند»، واقع‌گرایانه و مبتنی بر حادثه­ پردازی است. خط سیر رُمان ساده و با نگاه دانای کل روایت شده است. این رُمان، هم در زمره‌ رُمان‌های سیاسی می­‌گنجد و هم در زمره‌ رُمان‌های تاریخی. پیوند معنایی بیت‌هایی که قبل از هر فصل آمده، از سویی با محتوای فصل مورد نظر، همچون براعت استهلال عمل می­‌کند و از سوی دیگر، درونمایه­‌های عمیق ادبیات کهن را به رخ خواننده امروزی می­‌کشد. به عبارتی، نویسنده کوشیده است، با اشاراتی ظریف از گنجینه ادب کهن این مرز و بوم، داستانی در گونه‌ داستان انقلاب اسلامی و از زیر گونه­‌های داستان سیاسی خلق نماید. اما چرا رمان «لحظه­‌ها جا می­‌مانند» را باید در ذیل رمان‌های انقلاب اسلامی بررسی کرد؟

در تعریف «داستان انقلاب» پرسش‌هایی مطرح می­‌شود که برای رسیدن به تعریفی جامع، پاسخ به آن پرسش‌ها لازم می­‌نماید، پرسش‌هایی از قبیل: آیا برای تعریف ادبیات یک انقلاب، باید به تعریف خود آن انقلاب، رجوع کرد؟ اگر چنین است، تکلیف آن دسته از آثاری که در پس زمینه‌ انقلاب خلق شده‌اند یا آن‌هایی که در حاشیه یا در نقد انقلاب یا حتی در اختلاف زاویه با آن شکل گرفته‌اند، چه می‌شود؟ آیا ادبیات یک انقلاب، تنها به آثاری محدود می‌شود که در مورد آن انقلاب سخن گفته‌اند یا نوشته‌های دیگری در همان راستا و با همان موضوع را نیز شامل می‌شود؟ در این میان تکلیف آثار سیاسی دیگر کشورها چه می‌شود؟ آیا باید گفت ادبیات انقلاب، ادبیاتی است که فقط در حوزه‌ انقلاب اسلامی نوشته شده است یا می‌توان تعریف عام‌تر و گسترده‌تری ارایه کرد؟ در مسیر پرفراز و نشیب انقلاب، انگیزه، دغدغه، درونمایه، فرم و محتوا، سبک و تکنیک‌های ادبیات داستانی چگونه تغییر می‌کند؟ با توجه به این‌که در ایران عموماً به داستان‌های انقلاب، داستان سیاسی اطلاق می‌شود، زیر گونه‌های دیگر ادبیات سیاسی در چه جایگاهی قرار می­‌گیرند؟ و بالاخره اینکه امروزه پس از گذشت نزدیک به چهار دهه از پیروزی انقلاب اسلامی، صاحب‌نظران چه تعریفی از داستان انقلاب اسلامی دارند و مصداق‌های مورد نظر ایشان از داستان انقلاب اسلامی چه وجوه اشتراک و افتراقی با داستان انقلاب پیروان دیگر دیدگاه‌ها و جهان‌بینی­‌ها دارد؟ و بالاخره داستان انقلاب اسلامی چه خصوصیاتی دارد و آیا تاکنون اثری که واجد تمامی این ویژگی‌ها باشد، خلق شده است؟ در غیر این صورت، کدام یک از خصوصیات داستان انقلاب را باید در کدام داستان پیدا کرد؟ این‌ها بخشی از سوأل هایی است که در نگاه اول برای رسیدن به تعریف داستان انقلاب اسلامی باید بدان پاسخ داد.

در مجموع می‌توان گفت که داستان سیاسی انقلاب در ایران، زیر گونه‌ داستان سیاسی­ است و ریشه‌ آن به تحولات مشروطه و ورود داستان‌نویسی نوین باز می­‌گردد. ویژگی‌های سیاسی اجتماعی و فرهنگی  هر دوره در خلق آثار سیاسی هر دوره تاثیرگذار است و داستان انقلاب را نمی‌توان بدون در نظر گرفتن تبار آن یعنی داستان سیاسی بررسی کرد. اما چون درباره‌ تعریف داستان انقلاب اختلاف نظرهای زیادی وجود دارد، لذا می‌توان داستان‌های سیاسی بعد از انقلاب را در سه دسته کلی ۱ـ داستان انقلاب اسلامی با محوریت «انقلاب اسلامی» ؛۲ـ داستان انقلاب با گرایش به «اندیشه‌های چپی» (با نگاه به حرکت گروه‌های مارکسیست) و ۳ـ داستان انقلاب با گرایش به «گروه‌های ناشناخته، یا نگاه به شرکت تمامی گروه‌ها در انقلاب و یا داستان‌هایی که به مفهوم قدرت و سیاست می‌پردازند» تقسیم‌بندی کرد.

داستان‌های انقلاب با محوریت «انقلاب اسلامی» بیش‌تر به هویت دینی و رهبری امام خمینی (ره) پرداخته­‌اند و حضور گروه‌های دیگر در آن‌ها کم رنگ است. نویسندگان این گروه در تحلیل حرکت‌های مردمی و گروه‌های مسلح علیه رژیم پهلوی و همچنین طرح مسایل مربوط به دربار، زندان ، مسجد، روحانیت، بازار و… تحلیل‌های تئوریسین‌های انقلاب اسلامی و پیروان ولایت فقیه را در نظر دارند. در این نگاه، قیام پانزده خرداد، حضور و رهبری روحانیت و خاستگاه مذهبی انقلاب یعنی مسجد برجسته می‌شوند. از میان داستان‌هایی که به عنوان داستان انقلاب اسلامی معروفند، کمتر داستانی را می‌توان یافت که دارای اغلب ویژگی‌های داستان انقلاب اسلامی باشد،[۱] با این حال، آثاری همچون «اسماعیل» و «گرگ‌سالی» مرحوم امیرحسین فردی و « لحظه‌­ها جا می­‌مانند» یوسف قوجق را می­‌توان نمونه­‌هایی مناسب از رُمان انقلاب اسلامی معرفی کرد.

بخشی از ویژگی‌های داستان انقلاب اسلامی به ویژه ویژگی‌های محتوایی در هر یک از داستان‌های برشمرده به چشم می‌خورد، اما هنوز داستانی که توانسته باشد دارای تمامی ویژگی‌های تکنیکی و محتوایی این گونه باشد، خلق نشده است. با این حال، در شرایطی که حتی پاره­‌ای از رُمان‌ها که توسط ناشران دولتی به بازار نشر ارایه شده­، باوجود ارزش‌های فنی، کارکردی خلاف نظر ناشر داشته و در تقابل با ارزش‌های انقلاب اسلامی عمل کرده­ است.

از این نظر، رُمان « لحظه­‌ها جا می­‌مانند» یوسف قوجق داستانی منحصر به فرد است. داستان آرمانی انقلاب اسلامی باید دارای دو دسته ویژگی‌های فنی و محتوایی باشد که رمان «لحظه­‌ها جا می­‌مانند» را می­‌توان نمونه پایبندی به بسیاری از ویژگی‌های برشمرده برای داستان انقلاب اسلامی دانست:

۱-در رُمان قوجق، اعتقاد اکثر شخصیت‌های اصلی به اصل «اسلامی بودن انقلاب و رهبری روحانیت» مشهود است. چنانچه یکی از اصلی‌­ترین اقدامات مبارزان، تکثیر اعلامیه­‌ها و نوارهای صدای امام خمینی و مراجع قم و روحانیون مبارز گرگان محسوب می­‌شود. (از آن جمله است: صفحات ۱۵۳، ۱۵۴، ۱۵۵،۱۶۰، ۱۶۱و بسیاری دیگر از صفحات کتاب.)

۲-توجه به نقاط عطف تاریخی مورد نظر انقلاب اسلامی همچون حادثه مدرسه فیضیه قم و قیام پانزده خرداد و در پی آن، تبعید امام خمینی به ترکیه، عراق و اخراج از عراق و سفر به فرانسه، حضور روحانیت در تبعید و زندان در کنار دیگر مبارزان از جمله دیگر ویژگی‌های رمان انقلاب اسلامی است که «لحظه­‌ها جا می­‌مانند» بدان توجه داشته است. ( از آن جمله است در صفحات ۳۳۰، ۳۳۱، ۳۳۹، ۳۴۰، ۳۴۱، ۳۴۲، ۳۴۳، ۳۴۴ و بسیاری دیگر از صفحات کتاب)

۳-تمرکز بر حرکت‌های هیأتی و مردمی به جای تمرکز بر حرکت‌های سازمانی، چریکی و مسلحانه هم از دیگر ویژگی‌های داستان‌های انقلاب اسلامی است که قوجق جز در مورد شخصیت محمد جوانمرد و موارد اندک دیگر، تمرکز خود را بر حرکت‌های روحانیت قرار داده است، از این رو قوجق از این منظر، هر چند از نقطه ثقل محتوایی آثاری چون اسماعیل مرحوم امیرحسین فردی مبنی بر توجه صرف بر حرکت‌های مسجدی کمی فاصله گرفته و کوشیده است بر واقعیات سیاسی حضور بقیه گروه‌های سیاسی چشم نپوشد، با این حال، تمرکز اصلی نویسنده بر حرکت‌های مسجدی و رهبری روحانیت و محوریت مسجد به عنوان پایگاه اصلی انقلاب اسلامی است.(از آن جمله است صفحات ۲۱۶، ۲۱۷، ۲۱۸۲۲۱، ۲۲۲، ۲۲۳، ۲۲۴ و بسیاری دیگر از صفحات کتاب)

۴- «لحظه­‌ها جا می­‌مانند»، در کنار توجه به محوریت رهبری روحانیت در حرکت‌های مردمی از مساجد به عدم تمرکز بر شعارهای عدالت‌خواهانه اقتصادی و تمرکز بر شعارهای دینی و مخالفت با مظاهر فساد در جامعه نیز توجه داشته است، چنانچه در خلال حرکت‌های مردمی، مشروب فروشی‌ها و قمارخانه­‌ها دستخوش حمله انقلابیون قرار می­‌گیرد: «همه می‌دویدند، او هم می­‌دوید. شاهین را نمی­‌دید، گمش کرده بود. رسیدند به مشروب فروشی قدح. بسته بود. کرکره­‌اش از آن­هایی نبود که داخل دیده نشود. شیشه­‌های مشروب از پشت شیشه‌اش پیدا بود. عکس بزرگ گیلاس مشروب هم با پایه­ نازک و نی قلیانی، روی شیشه­‌اش بود و به آن‌ها که از پیاده‌رو می­‌گذشتند، تعارف می­‌کرد بروند داخل و بنوشند. یکی که جلوتر از بقیه بود، ایستاد و داد زد:

ـ «بچه­‌ها جرثومه فساد!»

همه ایستادند. سید نظام هم ایستاد، کسی پرسید:

ـ «بشکنیم؟»

کسی جواب داد:

ـ «سوأل نداره که! بزنیم بشکنیم سگ مصب رو!»[۲]

۵-باور عمیق و قلبی شخصیت‌های اصلی مثبت به اسلام انقلابی و یا تحول ایشان به سمت این باور نیز از دیگر ویژگی‌های محتوایی رمان انقلاب اسلامی محسوب می‌شود که در این رُمان نیز شاهین و مش‌رحمان نمونه‌های چنین شخصیت‌هایی محسوب می­‌شوند.

۶-از نظر محتوایی، در داستان‌های انقلاب اسلامی، حضور گروه‌های مسلح در سیر حوادث داستان تعیین کننده نیست. که در این رمان هم با وجود اشاره به گروه‌های مختلف مبارز، نویسنده چندان نقش تعیین کننده­‌ای برای آن‌ها قائل نمی­‌شود.

۷-در داستان‌های انقلاب اسلامی، بازار نقشی تعیین کننده در تأمین منابع مالی مبارزان مسجدی ایفا می­‌کند که در رمان «لحظه­‌ها جا می­‌مانند»، نیز این نقش به صورت برجسته به عهده‌ «حاج مرتضی» گذاشته شده است:

«حاج مرتضی گفت:

ـ «خدا نکنه حاج­ آقا! چی شده مگه؟»

حاج مرتضی گفت:

ـ «سال‌های پیش یادته مداح و هیات می­‌آوردم؟»

مش رحمان یادش بود و خوب می‌شناختش. می­دانست زمانی طلافروش و یکی از تاجرهای بزرگ تهران بوده و هیأت‌های مذهبی بزرگی را هم در تهران می­‌چرخانده. بعد از واقعه ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ که بازداشتش کرده بودند و به گرگان تبعیدش کرده بودند، بی­کار ننشسته بود. هر سال به هر طریقی که بود، از تهران و شیراز و جاهای دیگر، مداح و هیأت می­‌آورد گرگان.»[۳]

۸-در خاتمه باید اضافه کرد که از دیگر ویژگی‌های داستان انقلاب اسلامی در مقایسه با داستان‌هایی که در باره انقلاب نوشته شده است و در آن‌ها نگاه عمده نویسنده به دو گرایش ذکر شده‌ پیشین بازمی­‌گردد، این است که درونمایه‌ داستانی داستان‌های انقلاب اسلامی، در راستای تبیین اهداف انقلاب اسلامی است و خواننده پس از اتمام داستان، به ضرورت انقلاب اسلامی، حقّانیت آن و علل آن پی می‌برد. به عبارتی، احساس کلی خواننده پس از مطالعه‌ اثر، همدلی با آرمان‌های انقلاب اسلامی است. قوجق هر چند در نهایت اثری در راستای اهداف انقلاب اسلامی آفریده است، اما در تثبیت محور نهایی داستان انقلاب، چندان موفق نبوده است، این امر نه به متن، که به ویژگی‌های فنی اثر بازمی­‌گردد. دلیل دیگر هم می‌تواند در این باشد که زمان حوادث داستان، فروردین الی پنجم آذر ۱۳۵۷ را شامل می‌شود و حوادثی چون باردار شدن همسر سروان احمدی و پایان‌بندی داستان (حرکت سروان احمدی همراه با شاهین به تهران و جملات پایانی رمان) به گونه‌ای است که هر چند به تمامی سوالات مطروحه در طول داستان پاسخ داده شده، اما خواننده را در انتظاردانستن ادامه ماجرای بعد از پنجم آذر تا بهمن ۱۳۵۷ امیدوار می‌کند.

عناصر داستانی در رمان «لحظه­‌ها جا می­‌مانند»

پیرنگ رمان لحظه­‌ها جا می­‌مانند، از قدرت کافی برای انتقال درونمایه شگرفش برخوردار نیست. این امر از سویی، به دلیل پایبندی نویسنده به تاریخ و بر اثر کم توجهی گاه به گاهش به تخیل رخ داده است و از سویی به دلیل ضعف چارچوب اولیه‌ رمان و ساختار ساده آن انجام گرفته است. عموم رمان‌ها، معمولا یک گره اصلی دارند و چندین گره فرعی. به عبارتی، کشمکش اصلی داستان باعث زایش کشمکش‌های دیگری می­‌شود و از دل هر یک از کشمکش‌ها، تضادهای دیگری بیرون می­‌آید و این‌گونه داستان‌ با حرکتی رو به بالا پیش می­‌رود. هر چند یوسف قوجق با خلق شخصیت ستاره و شاهین سارق، و از سویی سروان احمدی توانسته محور کشمکشی کلی برای کل داستان فراهم آورد، اما، نه عشق شاهین به ستاره آن‌چنان آتشین و بزرگ نشان داده می­‌شود و نه عدم موفقیت سروان احمدی در گرفتن سارق آن‌چنان مهم جلوه می­‌کند تا خواننده آنها را اساس گره­‌افکنی اصلی رمان قرار دهد. اغلب صفحات داستان را شرح مبارزات و پخش اعلامیه‌­ها و نگاه‌های سیاسی و مباحث مربوط به تحولات منطقه پر کرده است و از این رو به نظر می­‌رسد که نویسنده میان محور قرار دادن کشمکش برای پیروزی انقلاب و وضعیت شاهین و ستاره مردد بوده و نتوانسته است تأثیرگذاری چندانی روی خواننده بگذارد، هر چند به روشنی توانسته است نمایی روشن از سیر وقوع انقلاب اسلامی در گرگان و شهرهای اطراف آن ارایه دهد. رمان جوانی عباس پژمان درست نقطه مقابل رمان «لحظه­‌ها جا می­‌مانند»، محسوب می‌شود، زیرا هرچند نویسنده، نقل وقایع تاریخی را فدای حوادث تخیلی داستان کرده است، اما توانسته است خواننده را با شخصیت اصلی رمان همدرد نماید. در حالی که خواننده‌ «لحظه­‌ها جا می­‌مانند»، با سیر وقایع تاریخی آشنا می­‌شود، اما نمی­‌تواند آنچنان که بایسته است، با شاهین همذات پنداری کند، زیرا از عوامل همذات پنداری از جمله استفاده از زاویه دید اول شخص و دوم شخص و سیال ذهن خبری نیست، نویسنده به لزوم حضور حداکثری شخصیت اصلی در رمان برای همذات‌پنداری خواننده با وی توجهی نمی­‌کند. شاهین مظلوم نیست، و البته ابراز شجاعت و از خودگذشتگی شاهین ـ که از عوامل ایجاد همذات پنداری در داستان است ـ استفاده شده است. با این حال یوسف قوجق در خلق کشمکش‌های فرعی و ایجاد تعلیق و بحران‌های غیراصلی داستان موفق عمل کرده است، چنانچه در جریان درگیری سرگرد تیموری با شاهین، برخورد شاهین با سروان احمدی، یورش نیروهای امنیتی به خانه امن انقلابیون و … نویسنده توانسته است هنرش را به رخ خواننده بکشد.

هر چند قوجق در خلق رمان «لحظه­‌ها جا می­‌مانند»، نشان داده که بر تمامی عناصر داستانی اعم از کشمکش، بحران، تعلیق، زاویه دید، توصیف، فضاسازی، زبان، پیرنگ، موجه نمایی و شخصیت پردازی مسلط بوده و از چگونگی کارکرد هر یک در داستان با اطلاع است و داستانش مبتنی بر پژوهشی جامع و تا حدودی دقیق است. (از این رو گفته می­‌شود تا حدودی دقیق، زیرا همچنان که برخی منتقدان، رمان یوسف قوجق را به بزرگنمایی شخصیت‌هایی متهم کرده­‌اند که در سال‌های بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، از در عناد با انقلاب درآمدند، این احتمال نیز وجود دارد که در نقطه‌ مقابل، کسان دیگری نویسنده را به جانبداری از روحانیت و عدم انتقال وقایع مربوط به اعضای سازمان‌ها و گروه‌های دیگر متهم نمایند.)

همان گونه که در مبحث پیرنگ اشاره شد، نویسنده در توجه به تمامی عناصر داستانی، به اندازه‌ لازم وسواس به خرج نداده است. به عنوان مثال، قوجق در گفت‌وگونویسی، نمادپردازی و توجه به مسائل پژوهشی بیش از دیگر عناصر داستانی موفق بوده است. چنانچه نویسنده در صفحه ۱۰۸، حرف زدن سرایدار تیمسار مزین، یا شیوه‌ حرف زدن سروان احمدی در صفحه ۷۳ و یا شیوه‌ گفتار شاهین در صفحه ۵۴ توانسته است بطن شخصیت‌های مذکور را از کنه کلام آن‌ها آشکار سازد. هر چند در برخی بخش‌های داستان این‌گونه کلام حالتی کلیشه­‌ای به خود می­‌گیرد: «این ترکمن­‌های یاغی، بی‌زمین بمونن بهتره تا زمین و مسکن داشته باشن.»[۴]

تیرو کمانی که سروان احمدی به دیوار اطاقش در هتل آویزان می­‌کند و در خاتمه آن را با خود به همراه می­‌برد، می­‌تواند نماد استمرار روحیه‌ جنگندگی نسل آینده قلمداد شود. دستمال ستاره نشانه‌ عشق شاهین به ستاره است، دیوار در اولین صفحات کتاب، نماد سختی عبور شاهین از شخصیت خود است. نویسنده بارها در داستانش از سیاهی و سفیدی و خاکستری نام می­‌برد و به خصوص در توصیف شخصیت شاهین، وی را با سقف چرک گرفته­‌ای مقایسه می­‌کند که دستمال (عشق ستاره) می­‌تواند رنگ آن را تغییر دهد: «فکر کرد اگر دستمالی مثل آن دستمال به سقف می‌خورد… قطعا رنگش به سفیدی برمی­‌گشت»[۵]

در صفحه ۳۷۷، همراهی انتظار خانواده رحمان برای آمدن دومین خواستگار ستاره که توسط تیموری کشته شده است، با توضیحی درباره فیلم موبی­دیگ که در آن لحظه پخش می­‌شود، قرابت معنایی جالبی پیدا کرده است و بر شدت تأثیرگذاری اثر در این بخش از داستان افزوده است.

همانگونه که پیش‌تر نیز اشاره شد، تمایل قوجق به ذکر مسائل تاریخی، باعث کند شدن حرکت داستانی شده است. چنانچه در صفحات ۵۳۲، ۵۳۳، ۵۳۹ و ۵۴۰ اثر قوجق از حالت داستانی خارج شده و کتاب شکل گزارش وقایع تاریخی به خود گرفته است. همچنین است نقل گزارش‌هایی در باره‌ تظاهرات و سخنرانی­‌های شهرهای اطراف گرگان در صفحات ۲۷۱، ۲۷۲ و ۲۷۳٫ طرح سخنانی درباره دکتر علی شریعتی و نقل بخشی از سخنان وی در صفحات ۲۶۴ و ۳۶۵، ذکر یک شعر شانزده مصراعی در صفحه ۲۸۲، طرح تظاهرات پانزده خرداد و دستگیری و تبعیدها در صفحات ۳۳۰ تا صفحه ۳۵۶٫

با این حال، هرگاه نویسنده از ذکر مستقیم حوادث تاریخی خودداری کرده و به داستان پرداخته است، قدرت خود را در خلق صحنه­‌هایی پر کشش به نمایش گذاشته است، چنانچه از صفحه ۵۶۷، حرکت داستانی به یکباره تند می‌شود تا در صفحه ۵۷۳ یکی از صحنه­های پرکشش و جذاب داستانی خلق گردد. و در اوج درگیری‌ها، شاهین و سروان احمدی در یک جبهه قرار گیرند.

هر چند یوسف قوجق شماری از شخصیت‌های داستانی همچون ستاره، شاهین، سروان احمدی و مش‌رحمان را در خلال عمل داستانی نشان داده، اما رُمان در کلیت خود به دلیل وفور شخصیت‌های داستانی و عدم تمرکز لازم نویسنده بر چند شخصیت داستانی، در شخصیت پردازی (یعنی نشان دادن ویژگی‌های فیزیکی، روانشناسی و جامعه شناسی شخصیت‌های محوری) به اندازه‌ گفت‌وگونویسی موفق نبوده است، به گونه‌ای که تعدد شخصیت‌ها باعث شده است که اغلب آنها در حد یک اسم یا یک توصیف ساده باقی بمانند. از این رو معلوم است که نویسنده هم مقصودش از مطرح کردن نام برخی شخصیت‌ها، ثبت وقایع تاریخی بوده نه آرایه‌ شخصیت‌هایی داستانی، از این دست شخصیت‌ها است: حسن امیر لطیفی که در جریان درگیری‌ها سه تیر به چشم، سینه و کتفش اصابت می­‌کند، حسین‌علی نصیری که در جریان به آتش کشیدن پارکینگ شهربانی نقش بر زمین می­‌شود، نرگس قصابان که در خانه­‌اش تیر می­‌خورد و ابوالقاسم علاءالدین که با اصابت تیری به گلویش به شهادت نائل می­‌آید.

یک ویژگی دیگر رمان «لحظه­‌ها جا می­‌مانند»، استفاده‌ به جا و هنرمندانه‌ نویسنده از جملات پیوندی میان بندهای داستان است. هنر نویسنده در استفاده از دانای کل برای کانون روایت اثر باعث شده است که این رمان، از قابلیت نمایشی بالایی برخوردار باشد، چنانچه اقتباس‌گری ماهر می­‌تواند آن را اساس سریالی داستانی و پربار و جذاب قرار دهد.

اشکالات ویرایشی و پژوهشی

همان‌گونه که پیش‌تر گفته شد، «لحظه­‌ها جا می­‌مانند» از پژوهش خوبی برای نوشتن استفاده کرده است، چنانچه خواننده با مطالعه‌ این کتاب، تا حد قابل قبولی به اوضاع اجتماعی و اقتصادی سیاسی دوره‌ی مورد نظر در منطقه آشنا می­‌گردد. زبان داستان نیز گرچه در کل داستان گاه از زبانی داستانی به زبانی متناسب با نوشتن مقالات و کتاب‌های پژوهشی تغییر می­‌یابد، اما در مجموع قابل دفاع است. با این حال، برخی ایرادات در کتاب به چشم می­‌خورد که بهتر است در چاپ بعدی برطرف گردد:

ـ در صفحه ۷۸، نویسنده به وجود ترمینال خزانه در اوایل سال ۱۳۵۷ اشاره می­‌کند که این امر با واقعیات مطابقت ندارد، زیرا ترمینال خزانه در سال ۱۳۵۹ افتتاح گردید.

ـ در صفحه ۱۶۵، آمده است: «انگشت شصت­اش را بالا آورد» در حالی که باید از واژه‌ی «شست» استفاده می‌شد.

ـ در صفحه ۱۸۹ از اصطلاح «قات زدن» استفاده شده است که این اصطلاح در دوره‌ مورد نظر رایج نبوده و مربوط به زبان مخفی دهه‌ دوم و سوم بعد از پیروزی انقلاب اسلامی محسوب می‌شود. از این اصطلاحات در برخی دیگر از صفحات کتاب نیز استفاده شده است.

ـ در صفحه ۲۳۹ آمده است: «شاهین نگاه به خونی کرد که از سروصورتش می‌جوشید و به زمین می­‌ریخت» که هر چند منظور نویسنده خون صورت سرباز است، اما به دلیل عدم ارجاع درست، خون به خود شاهین باز می­‌گردد.

ـ در فصل آغازین کتاب، شاهین انقلابی برای خواستگاری ستاره به گرگان می­‌آید و در بین راه، پس از زخمی شدن، با خوردن کپسول سیانور خودکشی می­‌کند. که این امر نیز با واقعیات زندگی مخفی مبارزان همخوانی ندارد، زیرا ایشان، در درجه‌ اول از انجام پیوند زناشویی به خصوص با افراد غیر مبارز پرهیز می­‌کردند و در درجه‌ دوم، انجام ازدواج‌هایی این‌چنین نیز باید با نظر کادرهای مرکزی سازمان انجام می­‌گرفت.

ـ در صفحه ۱۸۱ تعریف ناقصی از تمثیل ارائه می­‌شود: «تمامی افسانه­‌ها و داستان‌هایی که شخصیت‌های شان آدم‌ها نیستند و حیوانات هستند، تمثیل هستند.» این در حالیست که  تمثیل به معنای نوعی دیگر صحبت کردن است و روایتی محسوب می­‌شود که مراد نویسنده آن معنای پنهانی اثر است. تمثیل حیوانی یا فابل، تنها یکی از انواع تمثیل است که نویسنده به اشتباه از زبان دبیر ادبیات آن را تنها معدل تمثیل دانسته است.


[۱]  – بدون شک به تعداد صاحب نظرانی که از ادبیات داستانی و مسائل تاریخی شناخت کافی دارند، نظریه در باره ویژگی‌های داستان انقلاب اسلامی هست، این امر به خصوص در مورد ویژگی‌های محتوایی داستان انقلاب اسلامی کاملاً مشهود است. مراد نگارنده از این ویژگی‌ها نیز نه نفی نظرات دیگران و تأئید آنهاست. خود این نظریه نیز بدون هیچ موضع‌گیری جانبدارانه و یا غیرجانبدارانه و تنها بر اساس شناختی که نگارنده از تاریخ معاصر و رهبران اصلی انقلاب اسلامی دارد، ارائه می‌گردد و همان گونه که گفته شد، نه نظر نگارنده که حاصل مطالعات تاریخی و شناخت عینی از رخدادهای چند دهه اخیر است.

[۲] . قوجق، یوسف، «لحظه­‌ها جا می­مانند»، تهران، شهرستان ادب، ۱۳۹۲، ۳۳۳٫

[۳]. همان: ۴۱۵٫

[۴] . همان : ۶۲٫

[۵] . همان : ۱۱۴٫

فراخوان بیست و دومین دورۀ جشنواره قلم زرین

۲ اسفند ۱۴۰۲
  فراخوان بیست و دومین دوره جشنواره قلم زرین انجمن قلم ایران خرسند است آغاز به کار بیست و دومین دوره جشنواره قلم زرین...

دبیر جشنواره “قلم زرین” معرفی شد

۹ بهمن ۱۴۰۲
  دبیر بیست و دومین دورۀ جشنواره قلم زرین معرفی شد. با تصویب هیأت مدیره انجمن قلم ایران ، «جواد کامور بخشایش» دبیر بیست...

بیانیه انجمن قلم ایران در محکومیت حادثه تروریستی کرمان

۱۷ دی ۱۴۰۲
————– 🔻 بیانیه انجمن قلم ایران در محکومیت حادثه تروریستی کرمان ————- به نام منتقم خون شهیدان «جنایتکاران سنگدل از هم اکنون آماج قطعی...

فراخوان سومین جشنواره ادبی فلسطین

۸ آذر ۱۴۰۲
  بسم الله الرحمن الرحیم —————- فراخوان سومین جشنواره ادبی فلسطین —————- مقام معظم رهبری: ما یقین داریم با ادامۀ مبارزات مردم مسلمان فلسطین...

بیانیه انجمن قلم ایران در حمایت از عملیات «طوفان الاقصی»

۱۷ مهر ۱۴۰۲
  بسم الله قاصم الجبارین «ما یقین داریم با ادامه‌ی مبارزات مردم مسلمان فلسطین و حمایت جهان اسلام، فلسطین به فضل الهی آزاد می‌شود...

جلسه مجمع عمومی سالیانه ۱۴۰۲

۱۳ مهر ۱۴۰۲
باسلام؛ به اطلاع می‌رساند: مجمع عمومی عادی(سالیانه) انجمن قلم ایران روز یکشنبه مورخ  ۲۳/۰۷/۱۴۰۲  از ساعت ۱۵ الی ۱۷ در محل سالن انجمن قلم...

اسامی برگزیدگان بیست و یکمین جایزه قلم زرین معرفی شدند

۲۰ تیر ۱۴۰۲
  اسامی برگزیدگان و شایسته تقدیر بیست و یکمین جایزه قلم زرین معرفی شدند: بخش نقد و پژوهش ادبی: شایسته تقدیر: گونه شناسی نثر...

بیانیه دبیر بیست یکمین جشنواره قلم زرین

۲۰ تیر ۱۴۰۲
  «به نام خداوند لوح و قلم» ن و القلم و مایسطرون سوگند به قلم و آنچه می‌نویسند سوره مبارک قلم آیه نخست بیانیه...