به مناسبت تولد حضرت زینب کبری سلام الله علیها

زاده مهر و وفا دخت ولایی زینب
بهترین خلق جهان پیش خدایی زینب
نام تو در همه جا مظهر الطاف خداست
چون شمیم عطش کرب و بلایی زینب
جز وفا از تو ندیده است دل اهل جهان
یک جهان چشمه خورشید وفایی زینب
گر نبودی بخدا کرب و بلا گم میشد
صاحب مکرمت و اهل صفایی زینب
جز تو کس در همه جا این همه بیداد ندید
چشمه سار ادب و شور و نوایی زینب
روز میلاد تو سرگشتگی الحاد است
راز دار حرم نور خدایی زینب
نام تو در همه جا ورد زبانهاست هنوز
شافع روز جزا در بر مایی زینب
بر صمیمی نظری کن که غریب اس و غریب
چون که بر خسته دلان عین وفایی زینب
“پاشا صمیمی”

*می‌بینم همه‌جا پر از سکوت است و افق خالی از آرامش و پرچم‌ها که از اهتزاز بازنشسته‌اند٬
پرچم‌های سیاه٬ پرچم‌های سبز٬ پرچم‌های حماسه.
زمین پر از پروانه‌های بال و پر نسوخته است٬ شقایق‌ها شمع جان‌ها را روشن کنید که پروانه‌ها در انتظارند و اشک‌ها خواهش‌ها دارند.
طوفان‌ها در راه است. پروانگی‌ها از راه می‌رسند٬ قافله گریه‌های شبانه مقصد می‌جوید.
امشب خواب شقایق‌ها پر از رؤیای پرپر شدن عاشقانه‌هاست.
امشب میلاد شادی‌های کبریایی است٬ شادی‌هایی از جنس پرچم‌های عزای از نفس افتاده.
امشب آسمان بار امانتش را به زمین می‌گذارد و فاش می‌گوید ای عاشقان٬ آسمانی شوید و ببارید مثل ابر در بهاران که عاشورا به سر منزل مقصود خواهد رسید.
گویی امشب کاروان شام غریبان به مقصد رسیده.
گویی امشب آسمان آسوده می‌خوابد و دلواپس باریدن نیست.
گویی امشب اشک‌ها در سکوت پیش از بهارند.
گویی امشب بال‌های جبرائیل هنوز شادی نرسیدن به عرش اعلا را نچشیده‌اند و انگار امشب زمزم تشنگی‌ها را تقسیم می‌کند و جام زینب پر و هاجر دل‌شکسته‌ی خالی بودن جامش است.
در قرص ماه می‌بینم که امشب علی (ع) غرق شادی معجزه است٬ زینبش (س) می‌آید تا در سکوت حماسه‌ها کند و حسینش (ع) را زنده‌ی همه قیام قیامت‌ها بدارد.
امشب زینب می‌آید…

“شهره اکبری اسمعیلی”