ابراهیم حسنبیگی در گفتوگو با تسنیم: نقد ادبی امروز در «بهبه و چهچه»ها محدود شده/ منتقدان خاموش فضای ادبیات را نقدزده کردهاند.
ابراهیم حسنبیگی معتقد است که جامعه ادبی کشور به دلیل نبود نقد عالمانه، نقدزده شده است. به گفته او؛ منتقدان عموماً یا یک اثر را تخریب میکنند یا تمجید.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، با نگاهی به وضعیت ادبیات داستانی در کشور، اینطور به نظر میرسد که اثری نوشته نمیشود، اثری که بتواند در جامعه موج کتابخوانی ایجاد کند و دست به دست بچرخد. هرچند تعداد آثار منتشر شده در قالبهای ادبی طی سالهای گذشته رو به فزونی داشته، اما کمتر اثری را میتوان یافت که حرف تازهای برای گفتن داشته باشد و مجالی برای گفتن حرف تازه به مخاطبش بدهد. با توجه به این شرایط، به نظر میرسد که حال و روز ادبیات داستانی ایران همانند احوالات کتابخوانی جامعهاش، ناخوش است. حال اینکه چه عواملی در این زمینه تأثیرگذار بوده، خود پاسخهای متعددی دارد.
بخش قابل توجهی از این موضوع به سیاستگذاریهای دولت و نبود رمق و امید در میان نویسندگان بازمیگردد. نبود برنامه مشخص برای حوزه ادبیات و به تبع آن، کتابخوانی، مشکلی که هر از چندگاهی مطرح میشود، رسانهای میشود، اما کمکم فرو مینشیند. هرچند طی سالهای گذشته برنامههای متعددی از سوی دولتها برای رونق بازار کمفروغ کتابخوانی صورت گرفته، اما نتیجه عکس پیشبینیها بوده است. در این رابطه با ابراهیم حسنبیگی، داستاننویس، به گفتوگو پرداختیم. حسنبیگی که خود از نویسندگان پر کار این سالهاست، در بخش نخست این مصاحبه دلیل کمرمقی در ادبیات داستانی را در سه ضلع نویسنده، ناشر و سیاستگذاران میداند. به اعتقاد او، وضعیت موجود سبب ناامیدی در نویسندگان شده است؛ چرا که نویسنده به دلیل نداشتن مخاطب برای کتابهایش و پایین بودن میزان شمارگان کتاب، به اجبار باید به سراغ کارهای دیگری برود تا مخارج زندگی اش را تأمین کند. از سوی دیگر، ناشران نیز به سمت چاپ کتابهای کمخطر رغبت بیشتری دارند.
او در بخش دوم، به موضوع اثرگذاری تبلیغات در سالهای اخیر برای برخی از کتابها میپردازد. به گفته او، برخی از موجآفرینیها برای کتابهای داستانی، موجهای مصنوعی بودهاند که برخی از ناشران به دلیل توان و قدرتی که دارند، توانستهاند این کار را انجام بدهند. او همچنین کمبود منتقد حرفهای را از دیگر دلایل رکود در ادبیات و به تبع در بازار کتاب میداند. به گفته او؛ کمتر منتقدی است که به «ما قال» نگاه کند، نه «من قال». مشروح بخش دوم این گفتوگو به این قرار است:
*تسنیم: در سالهای اخیر ناشران رغبت به انتشار رمانهایی دارند که فضا و موضوع تکراری دارند؛ به این صورت که شخصیتها معمولاً تکراری هستند و موضوعات تکراری در رمانها دیده میشود. جریان خلاقی که زاییده فکر و اندیشه یک نویسنده باشد در این آثار به چشم نمیخورد. برخی از ناشران هم به دلیل بازار خوب این دست از آثار اقدام به انتشار این نوع رمانها و داستانها میکنند. سؤال اینجاست که این رویه چقدر در نویسندگان تأثیر گذاشته است؟ این موضوع چقدر در از بین بردن انگیزه در میان نویسندگان تأثیرگذار بوده است؟
گاه در بازار نشر شاهد موجآفرینی برای یک کتاب خاص هستیم؛ به این صورت که ناگهان با سر و صدای فراوان یک کتاب گل میکند و این نشان میدهد که یک سیاست خاصی پشت این کتاب وجود دارد. عمده این موجآفرینیها، موجهای مصنوعی هستند که تنها هدفشان فروش بیشتر یک کتاب است. همین امر سبب میشود تا مخاطبان بسیاری به سمت کتاب پیش بروند و جالب اینجاست که وقتی از آنها راجع به چرایی خرید این کتاب خاص و نخریدن دیگر کتابها میپرسیم، میگویند که ما راجع به این کتاب زیاد شیندهایم.
البته ایجاد موج تبلیغاتی برای یک کتاب خاص در دنیا مرسوم است و این موضوع نه تنها برای کتاب، که برای هر کالای دیگری نیز صورت میگیرد. برای مثال، رئیس جمهور آمریکا بعد از هشت سال که ریاستش تمام میشود، کتاب خاطراتش را مینویسد و به دنبال آن در همه جهان، موجی برای خرید این کتاب ایجاد میشود، این در حالی است که پس از مدتی که از دوره اتمام ریاست جمهوری وی میگذرد، دیگر مردم به سراغ کتاب او نمیروند. جلب توجه مخاطبان از این طریق نه تنها برای کتاب که برای همه نوع کالایی صورت میگیرد. به عنوان نمونه، ساز و کار به این صورت است که قبل از اینکه کالایی وارد مغازهها شود، از طریق بمبماران تبلیغات، مخاطب را به سمتش جلب میکنند. برخی از ناشران نیز در ایران از این طریق برای فروش هرچه بیشتر کتابهایشان استفاده میکنند. همانطور که گفتم، این کار یک رویه معمول است و اشکالی ندارد، اما نکته انیجاست که ای کاش این ابزار در اختیار همه ناشران قرار میگرفت. اگر این اتفاق برای همه کتابها میافتاد و اساساً موجآفرینی و بهرهگیری از رسانه یک ابزار عمومی بود که در اختیار همه ناشران قرار میگرفت، اتفاق خوشایندی برای کتاب است، اما این امکان در کشور ما وجود ندارد. برای تبلیغات کتاب در کشور به صورت درست ریلگذاری نشده است. قطار تبلیغات را به حرکت میاندازیم، اما چون ریلی در زیر آن وجود ندارد، بعد از مدتی متوقف میشود.
*تسنیم: به نظر میرسد که یکی از عوامل رکود کتابخوانی در کشور، به عملکرد رسانهها در حوزه کتاب بازمیگردد. گاه دیده شده که کتابی بزرگ میشود و متأسفانه کتابهای خوب دیگر زیر سایه آن کتاب قرار میگیرند.
دقیقاً همینطور است. رسانهها به معنای واقعی کلمه، هدایتگر مخاطب به سمت کتاب خوب نیستند و متأسفانه به همین دلیل دیده شده که ناشری که قدرت و توانایی دارد، رسانهها را تحت تأثیر خود قرار میدهد.
*تسنیم: ما در دهه ۷۰ شاهد آزمون و خطای شاعران برای فرم گرایی بودیم یعنی به فرم بیش از محتوا توجه داشتند. در دهه ۸۰، این اتفاق برای حوزه داستان رخ داد. در این زمان نویسندهها تلاش میکنند فرمهایی را که از داستاننویسی غرب وارد کشور شده، بهره ببرند و امتحان کنند؛ به همین دلیل به نظر میرسد که موضوع فرمگرایی تا حد قابل زیادی محتوای کتابها را زیر سایه برده است. نظر شما در این رابطه چیست؟
بعد از دهه هفتاد که جنگ به اتمام رسید، بسیاری از نویسندگان و ناشران وارد فضای ادبیات کشور شدند. پیش از آن، نویسندگانی مانند گلشیری به فرمگرایی توجه کردند و آثاری را با فرمهای غربی منتشر کردند. در این زمان(دهه ۷۰ به بعد) نویسندگان جوانتر با تأثیرپذیری از موجی که سالها پیش در اروپا برای فرم ایجاد شده بود، به فرمگرایی روی آورند؛ فرمهایی که ۴۰ سال قبل در اروپا خلق شده بود، بعد از این همه سال وارد ایران شد. کارهایی که این نویسندگان جوان منتشر کردند، در ادبیات ما دیده نشد. تنها نویسندگان و برخی از رسانهها به آنها پرداختند اما در مجموع نه کارهایشان فروش کرد و نه نویسندگانشان، پدیدآورندگان جدی در ادبیات داستانی شدند. من سیر طبیعی رشد ادبیات در ایران را در حدی نمیبینم که فرمگرایی بتواند آن را تغییر دهد و یا اثر را تنزل دهد.
آنها که خیلی شیفته فرم در داستان شدند، به پاتوقهایی که به این مسائل میپرداخت، میرفتند. فرم برای این دسته از نویسندگان جذابیت داشت و آنها با استفاده از کلمات، با داستان و ساختار کلنجار میرفتند و از طریق این تغییرات، ساختارهای بنیادین ادبیات داستانی را میشکستند که این ساختارشکنی برای صاحب اثر لذتهای خودش را داشت. این آثار میتوانست آنقدر زیاد باشد که در جامعه یک موج ساختارگرا یا سبک جدیدی در ادبیات داستانی ایجاد کند، اما آنقدر قوی نبود؛ مخصوصاً بعد از اینکه این کلاسها بعد از رحلت گلشیری تعطیل و آن موجی که داشت کمکم ایجاد میشد، از بین رفت. هرچند بعدها من در مصاحبهای از گلشیری خواندم، وی وقتی او را متهم به تربیت چنین شاگردانی کردند که به جز فرم به چیز دیگری فکر نمیکنند، کاملا این مسئله را تکذیب کرد و گفت، من بر فرم تأکید نکردم، بلکه فرم را به بچهها یاد دادم؛ چون محتوا را نمیتوانستم به آنها بیاموزم، آنها خود اسیر فرم شدند. به هر حال این مسیر کجی بود که عدهای طی کردند و خیلی هم در ادبیات جدی نبود.
*تسنیم: بخشی از آنچه که امروز در ادبیات داستانی ما نمود یافته، نتیجه نوع نگاه و رویه منتقدان به بررسی آثار است. به نظر میرسد نقد در جامعه ادبی ما بیش از آنکه عالمانه باشد، به «بهبه و چهچه»های منتقدان محدود شده است. نتیجه این نقد نیز در رویه ادبیات داستانی ما کاملاً مشهود است. نظر شما در این رابطه چیست؟
در چرخه خلق یک اثر، موارد متعددی دخیل هستند که یکی از آنها نویسنده است. نبود نقد، خاموش بودن منتقدین و نقد نکردن آثار ادبی یک معضلی است که در جامعه ما وجود دارد. این نقد باید وجود داشته باشد که چرا آثاری که منتشر میشوند مورد نقد قرار نمیگیرند؟ در حوزه سینما مجلات سینمایی و منتقدان جدی هستند، اما در حوزه نقد کتاب بعد از انقلاب، نمیتوانیم به یک اسم واحد برسیم و بگوییم که او سرآمد منتقدان داستان ایرانی است و شاگردانی را تربیت کرده، موجی ایجاد کرده یا کتابهایی را چاپ کرده است. اگر از افرادی مانند دستغیب نام ببریم، باید گفت اینها افرادی هستند که از سالهای قبل از انقلاب شروع کردهاند و دروان کمکاری آنها بعد از انقلاب بوده است؛ بنابراین ما در این حوزه کمبود داریم که شاید یکی از دلایل اصلی آن این است که عرصه مناسبی نبوده است که منتقدان اثری را تخریب کنند یا اینکه برعکس، آنقدر تمجید کنند که اثر را بالا ببرند.
در دهههای ۶۰ و ۷۰ رویه نقد ادبی در کشور بهتر بود؛ هرچند نمیتوان گفت که موجآفرینی کرده است، اما متأسفانه روال نقد در کشور به حدی با کاستی همراه شد که الان ما نقد زده شدهایم. منتقدان معمولاً یا در حال فحش دادن هستند یا در حال تعریف کردن. منتقدان ما عموماً خود دست به قلم نیستند، یعنی ما منتقدی که خود تحصیلکرده این حوزه باشد و کار ادبی هم بکند، کم داریم. حسین پاینده نمونهای از این دست از منتقدان است که متأسفانه مشغلههای دانشگاه به او فرصت زیادی برای نوشتن رمان و داستان نمیدهد.
جامعه ادبی ما در بحث نقد، منتقد جدی ندارد. یکی از آسیبهایی که ادبیات ما از آن ضربه خواهد خورد، همین است و نویسندههای ما بودن آنکه نقد شوند، کار تولید و کتاب منتشر میکنند، اما اگر منتقدی وجود داشته باشد که کار حرفهای کند و عیار همه آثار مشخص شود، آن وقت میتوان برای بهبود وضعیت ادبیات داستانی، آینده روشن در نظر داشت. در آن زمان سره از ناسره متمایز میشود و عیار آن کارهایی که با موجآفرینی بازار را در اختیار خود گرفتند نیز مشخص میشود. متأسفانه منتقدی که به قول امیرالمؤمنین به «ما قال» نگاه کند نه «من قال» کم داریم.
پیام تسلیت انجمن قلم ایران به مناسبت شهادت رهبر حزب الله لبنان، سیدحسن نصرالله
۸ مهر ۱۴۰۳پیام تسلیت انجمن قلم ایران به مناسبت شهادت رهبر حزب الله لبنان، سیدحسن نصرالله بسم الله الرحمن الرحیم«مِنَ المُؤمِنینَ رِجالٌ صَدَقوا ما عاهَدُوا...
پیام تسلیت انجمن قلم ایران به مناسبت درگذشت استاد محمود حکیمی
۱ مهر ۱۴۰۳بسم الله الرحمن الرحیم هوالباقی استاد محمود حکیمی، نویسنده صاحب نام و پژوهشگر پُرکار حوزه تاریخ و تمدن اسلام، بعد از یک عمر مجاهدت...
اسامی نامزدهای کتاب های بخش داستان بزرگسال بیست و دومین دوره جشنواره قلم زرین از سوی هیئت داوران معرفی شد.
۱۲ تیر ۱۴۰۳اسامی نامزدهای کتاب های بخش داستان بزرگسال بیست و دومین دوره جشنواره قلم زرین از سوی هیئت داوران معرفی شد. به گزارش دبیرخانه...
اسامی نامزدهای کتاب های بخش داستان کودک و نوجوان بیست و دومین دوره جشنواره قلم زرین از سوی هیئت داوران معرفی شد.
۱۲ تیر ۱۴۰۳اسامی نامزدهای کتاب های بخش داستان کودک و نوجوان بیست و دومین دوره جشنواره قلم زرین از سوی هیئت داوران معرفی شد. به...
اسامی نامزدهای کتاب های بخش نقد و پژوهش ادبی بیست و دومین دوره جشنواره قلم زرین از سوی هیئت داوران معرفی شد.
۱۲ تیر ۱۴۰۳اسامی نامزدهای کتاب های بخش نقد و پژوهش ادبی بیست و دومین دوره جشنواره قلم زرین از سوی هیئت داوران معرفی شد. به...
اسامی نامزدهای کتاب های بخش شعر بزرگسال بیست و دومین دوره جشنواره قلم زرین از سوی هیئت داوران معرفی شد.
۱۰ تیر ۱۴۰۳اسامی نامزدهای کتاب های بخش شعر بزرگسال بیست و دومین دوره جشنواره قلم زرین از سوی هیئت داوران معرفی شد. به گزارش دبیرخانه...
اسامی نامزدهای کتاب های بخش شعر کودک و نوجوان بیست و دومین دوره جشنواره قلم زرین از سوی هیئت داوران معرفی شد.
۱۰ تیر ۱۴۰۳اسامی نامزدهای کتاب های بخش شعر کودک و نوجوان بیست و دومین دوره جشنواره قلم زرین از سوی هیئت داوران معرفی شد. به...
پیام تسلیت انجمن قلم ایران به مناسبت شهادت آیت الله رئیسی رئیس جمهور محبوب و همراهان شهیدش
۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۳إنا للَّه و إنا إلیه راجعون ما شیفتگان خدمتیم، نه تشنگان قدرت (شهید مظلوم، آیت الله بهشتی) در سالروز ولادت با سعادت...