رسوخ محافظهکاری و دخالت ضدارزشیها در ادوار اخیر جایزه جلال
احمد شاکری از نویسندگان کشورمان میگوید: ایدهای که در ادوار اخیر جایزه جلال آلاحمد دنبال شده، محافظهکاری و نمود حداقلی ارزشها، مبانی دینی و آرمانهای انقلابی و در مواردی دخالت مبانی ضدارزشی در گزینشها و انتخابها بوده است.
احمد شاکری از نویسندگان کشورمان در گفتوگو با خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس درباره جایزه ادبی جلال آل احمد اظهار داشت: «جایزه جلال آل احمد» غالبا، به خصوص در سالهای گذشته، حواشی متعددی را له یا علیه خود موجب شده است. در طول ادوار این جایزه، اختلاف آراء میتوانست و میتواند تنور این جایزه را به عنوان رخدادی ملی در حوزه ادبیات گرم کند. آراء همسو و غیر همسو را به سوی خود جلب نماید و طیف مخاطبان ادبیات را به اندیشه و تامل درباره عملکرد این جایزه، کارکردها، اهداف، راهبردها و شیوههای داوری جلب کند و به عنوان موضوعی مهم، مجامع دانشگاهی و محافل ادبی را درگیر انتخابهای خود سازد. در طول سال و در فاصله دوره گذشته و آینده، ذهن نویسندگان و منتقدان را معطوف خود دارد و در صدر دغدغههای ادبیات کشور باقی بماند و طبعا از این مجرا جریانساز باشد. اما با وجود این ظرفیت، جایزه جلال آل احمد به عنوان رویهای ثابت بدل به رخدادی حاشیهساز شده است. به نظر میرسد این حاشیهسازی بیش از آن که منشا بیرونی داشته باشد، از درون ان نشأت میگیرد.
* امیدهایی که با حضور معدود چهرههای خوشنام و انقلابی در هیأت علمی زنده شد
* نظر شما در مورد ترکیب این دوره از جایزه چیست. ظاهراً تفاوتهایی در ترکیب برگزارکنندگان اعم از هیأت علمی دیده میشود.
اکنون با ادغام موسسات ارشاد در ذیل موسسه «خانه کتاب و ادبیات ایران» و تغییر نام بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان به «دفتر گسترش شعر و ادبیات داستانی» سیزدهمین جایزه ادبی جلال آل احمد توسط این دفتر و با معرفی آقای «ابراهیم حسن بیگی» به عنوان دبیر علمی آغاز به کار کرده است. پیشتر، انتشار اسامی اعضای هیأت علمی این دوره از جایزه جلال، گمانه زنیهایی را درباره رویه انتخاب داوران و سرنوشت انتخابها پدید آورد. گرچه حضور معدود چهرههای خوشنام و انقلابی در هیأت علمی، امیدهایی را زنده کرد، با این وجود، گفتههای دبیر علمی جشنواره در سی ام مهر ماه، ابهامات گذشته این جایزه را بار دیگر مطرح ساخت. اینکه آیا سیزدهمین دوره از جایزه جلال آل احمد بنا است همچنان بر طبل حاشیهسازی بدمد یا تصمیم دارد بر مدار رأی برانگیزی گام بردارد.
گرچه در ظاهر امر، هر دو خصیصه حاشیهسازی و رأی برانگیزی زمینه را برای طرح نظرات متفاوت فراهم میآورند. با این وجود، ماهیت این دو، عمیقا با یکدیگر متفاوت است. علل مختلفی در ابعاد قانوی، اجرایی و علمی در شکل گیری این دوگانه و سوق جایزه جلال آل احمد به حاشیهسازی دخیل بودهاند: «جایزه جلال آل احمد» در ارکان اصلی خود برنامهای انتصابی است. این موضوع را میتوان علتالعلل برخی مسائلی دانست که در طول سالهای گذشته جایزه جلال آل احمد را بیش از اتفاقی فرهنگی و جریانساز در جهت ادبیات متعهد، به رخدادی مسأله آفرین و حاشیهساز بدل کرده است. هیأت امنای جایزه جلال آل احمد، اعضای حقیقی و حقوقی شورای عالی انقلاب فرهنگی عضو شورای هنر هستند. وزیر ارشاد ریاست هیأت امنا را بدون حق رای بر عهده دارد و دبیری هیأت امنا نیز بر عهده معاون فرهنگی وزارت ارشاد است. در طول ادوار اخیر حضور سلیقهای خاص در این جایزه کاملا مشهود است. سلیقهگرایی قتلگاه قانونمداری و مجرای حاشیهسازی برای این جایزه بوده است.
* عملکرد داوران در دورههای گذشته را چگونه ارزیابی میکنید؟
داوران و بعضا برگزیدگان جایزه، مدرسان بنیاد شعر و ادبیات داستانی همه حاکی از انتخابهای خاص و جهتدار در این مجموعهاند. سئوال این است که اعضای هیأت امنای این جایزه، یعنی جمعی از نخبگانی که در شورای عالی انقلاب فرهنگی حضور دارند با اشراف و آگاهی نسبت به منصوبین خود و نتیجه انتصابها در هر دوره به این سلیقهگرایی دامن میزنند؟ آیا شورای عالی انقلاب فرهنگی بر عملکرد هیأت علمی جایزه جلال در هر دوره نظارت علمی دقیق دارد؟ به نظر میرسد اینگونه نیست. چرا که حتی در مراتب دانیتر، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و معاونت فرهنگی آن نیز بر سابقه ادبی، جریانشناسی فکری و ادبی اعضای پیشنهادی هیأت علمی جایزه و داوران و رویکرد محتوایی و ادبی آثار برگزیده و تقدیری هر دوره اشراف ندارند. بنابراین چرخهای از اعتمادهای پی در پی بر اساس پیشنهاد مدیر عامل مجموعه بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان، شکل میگرفته و پیشنهاد مدیر عامل را تایید میکرده است. پیشنهادی که مایهاش جز سلیقهای ادبی نیست.
* ادوار اخیر جایزه جلال آل احمد و دخالت مبانی ضدارزشی در گزینشها و انتخابها
* شما اغلب در انتقادها از محافظهکاری صحبت میکنید. در ادوار گذشته هم اینگونه بوده است؟
یکی از عوامل حاشیهساز در طول ادوار اخیر جایزه جلال، محافظهکاری در انتخابها چه در سطح اعضای هیأت علمی، دبیران علمی و داوران و چه آثار منتخب است، عوامل متعددی در برجستهسازی این سیاست در سطوح خرد و کلان مدیریت ادبیات وجود داشته و دارند. بعضا این سیاستگزینی در صدد حل مقوله حاشیهسازیهای جایزه جلال بوده است. با این تلقی که تفسیرهای تسامحی از قوانین و ضوابط جایزه و پوشش حداکثری جایزه در محدوده جریانهای ادبی، احتمالا رضایت اکثری مخاطبان را نیز به دنبال خواهد داشت. ایدهای که در ادوار اخیر جایزه جلال آل احمد دنبال شد، محافظهکاری و نمود حداقلی ارزشها، مبانی دینی و آرمانهای انقلابی و در مواردی دخالت مبانی ضد ارزشی در گزینشها و انتخابها بوده است.
گمان میشد با عقبنشینی از معیارهای اصیل در جایزه که ناظر بر تقویت توان ادبیات اسلامی ـ ایرانی است، میتوان به مقبولیت حداکثری دست یافت. این رویکرد نوعا در پس شعارهای جذابی چون ملی بودن جایزه، فراجریانی و فراجناحی بودن جایزه دنبال میشده است. اینکه جایزه جلال به آثار تعلق میگیرد و نه به نویسندگان و در جایزه جلال هویت ناشران آثار از هر جریانی معیار داوری قرار نمیگیرد. دلایلی از این دست که داشتن مجوز نشر برای کتاب، موید و مصحح حضور آن در گردونه داوری و قرار گرفتن در جایگاه تقدیر و حتی برگزیده است. اما این رویکرد نیز به شهادت نتایج ادوار این واقعه ادبی، به جریانسازی و حتی تاثیرگذاری ملی توسط این واقعه ادبی نینجامیده است. بلکه اتهام و بدگمانی درباره تخطی از مبانی فکری و ارزشی انقلاب اسلامی، میدان دادن به چهرههای شناخته شده جریان شبه روشنفکری و نفوذ فرهنگی و عدم حمایت از جریان متعهد به انقلاب اسلامی را متوجه عملکرد این جایزه ساخته است.
* ادوار گذشته جایزه جلال و رسوخ محافظهکاری در بدنه مدیریت آن
* راضی نگه داشتن طیفهای مختلف ادبی اخیرا هم مورد سوال قرار گرفت؛ چرا که در دورههایی از جایزه، برخی نویسندگان معرفی شده در طیفهای خاص بودهاند.
دبیر جدید جایزه جلال آل احمد در نشست خبری خود و در پاسخ به پرسش شما به عنوان خبرنگار خبرگزاری فارس درباره اینکه « آیا جایزه جلال قصد دارد به روند راضی نگه داشتن طیفهای مختلف ادبی ادامه دهد و به کسانی جایزه دهد که ادای اپوزسیون نظام جمهوری اسلامی ایران را درمیآورند.» میگوید: «در وزارت ارشاد طی سالهای گذشته چنین نگاهی نبوده است.» او بار دیگر بر صحت رویه ادوار گذشته جایزه جلال در رعایت حدود تاکید میورزد: «به نظرم در دورههای گذشته هم چنین اتفاقی نیفتاده است.» روشن است کسی میتواند دست به اصلاح رویه انتخاب داوران و فرآیند داوری بزند که خود منتقد دقیق و عمیق عملکرد ادوار گذشته باشد و نگریستن از منظر چنین نقدی نیازمند برخورداری از مبانی روشن، رصد دائم و دقیق فرایندهای داوری، ترکیب داوران و آثار نامزد شده و برگزیده در ادوار گذشته است. طبعا جایزه جلال به معاندان سیاسی ضدنظام جایزه نداده است. اما آیا این معیار در تایید صلاحیتها و عملکردها در طول ادوار گذشته جایزه جلال آل احمد کافی است؟ آیا دبیر محترم سیزدهمین دوره جایزه جلال آل احمد از تقدیر مکرر این جایزه در طول چند دوره اخیر از ادبیات سیاهنویس دفاع مقدس، یا ادبیات خنثی و بیدغدغه یا ادبیات فمنیستی و داستانهای هنجارشکن اخلاقی با مضامین اروتیک با خبر است؟ آیا نمونههایی از تقدیر یا برگزیدن آثاری با مبانی کاملا سکولار در بخش نقد ادبی و پژوهش با اهداف این جایزه ادبی سازگار است؟ در این صورت تایید عملکرد جایزه در مقاطع گذشته چه معنی خواهد داشت؟ آیا بدان معنی است که رویه جاری در ادوار گذشته در این دوره از جایزه نیز دنبال خواهد شد؟ آیا جز این است که محافظهکاری در بدنه مدیریت این جشنواره در قضاوت ادوار گذشته نیز رسوخ پیدا کرده است؟
* تبیین دقیق خطوط قرمز
* به نظر شما چرا از آئیننامهها و شیوه نامههای واضح، چنین انتخابهایی بیرون میآید؟
دبیر جایزه سیزدهم در بخشی از پاسخ به سئوال پیشگفته در توضیح مرزها و چارچوبهای انتخاب در این جایزه میافزاید: «اگر فردی خط قرمز را رد کند، ممکن است تصمیم دیگری برایش بگیریم» اما سئوال این است که این خطوط قرمز دقیقا چه مولفههایی دارند و تا چه حد منطبق بر سیاستهای فرهنگی کشور هستند؟ آیا میتوان با کلیتی درباره معارضان سیاسی خارجنشین به استقبال ادبیات داستانی و ارکان مختلف آن رفت که ظرایف و دقایق هنری و عمق و کنه مطالب نظری را به مقابله با ارزشهای دینی و الهی به میدان میآورد؟ ترسیم چارچوبها و حدود و معاییر داوری با تعیین مصداق جریانهای سیاسی معاند نظام و خروج آنها از دایره آثار مورد نظر و حمایت توسط این جایزه، مشکلی را حل نخواهد کرد. بلکه جایزهای در حد جوایز ملی باید عالیترین درک و دقیقترین تفسیر را از آییننامه و شیوهنامه جایزه ارائه دهد و منطبقترین استنباط از قانون را با حدود و احکام الهی تحصیل کند.
* آسیبهای ادوار گذشته جایزه جلال
* اینکه مرتب میگویید آسیبهای ادوار جایزه جلال، این آسیبها چیست؟
همواره دو مشکل به صورت توامان مجرا را برای انحراف جایزه ملی جلال از اهداف اصلیش آماده ساخته است. نخستین نقص را باید در تنظیم آییننامه و تعیین اهداف جایزه جستوجو کرد. بیان مجمل آییننامه راه را بر تفاسیر متعدد و بلکه متضاد باز میگذارد. این موجب شد تا جایزه جلال به استناد تفسیر خودخواستهاش از آییننامه جایزه در ادوار اخیر از اهداف عالی آن در مواردی تخطی کند. با اجمال آییننامه مجرای مشکل دیگری پدیدار میشود و آن، جایگزینی یافت و سلایق اشخاص به مثابه قانون است. در حقیقت این سلیقه و باور ترکیب اعضای هیأت علمی و در مرتبهای، داوران است که جایزه ملی جلال را رقم میزند و با حفظ همین آییننامه مجمل میتوان انتظار داشت در صورت انتخاب ترکیبهای متفاوتی از داوران، نتایج بسیار متفاوت و متضادی رقم خورد. دقیقا در همین نقطه است که آسیبهای ادوار گذشته جلوه میکنند. سیاست مشارکت دادن حداکثری در ترکیب هیأت علمی و داوران از میان جریانهای مختلف ادبی با باورهای متفاوت و تلقیهای بعضا متضاد درباره ادبیات متعهد، عملا زمینه را برای امحاء غرض اصلی جایزه جلال در نتیجه ورود شخصیتهای غیر معتقد یا دچار کجرویهای ذهنی و سلیقگی فراهم میآورد.
* اهداف جایزه جلال و «ارتقای زبان و ادبیات ملی ـ دینی»
آقای ابراهیم حسن بیگی در تبیین دیدگاهش درباره سیاست جایزه جلال آل احمد میگوید: «ما به ادبیات بها میدهیم. در داوریهای خود به دیدگاه سیاسی نویسنده بها نمیدهیم… صرفا تأکید میکنم در داوری به ادبیات اثر و بعد به نویسنده اثر دقت میکنیم» توجه به ادبیات و ادبیت داستان و تقدم آن بر دیگر مسائل از جمله تلقیهایی است که برای اهل فن آشناست. آییننامه جایزه در بیان اهداف آن میآورد: «هدف از اهدای جایزه ملی جلال آلاحمد «ارتقای زبان و ادبیات ملی ـ دینی» از رهگذر بزرگداشت پدیدآورندگان آثار ادبی برجسته، بدیع و پیشرو است. تبصره: تنظیم ضوابط و ارائه مشوقهای مربوط به جایزه مزبور باید در راستای تولید فکر ادبی ـ هنری اسلامگرا و تقویت روحیه انتقادی ـ علمی نسبت به ترجمههای موجود ادبی و هنری باشد.» چگونه از آییننامه برداشت میشود که تقویت ادبیات مطلق، هدف عالی این جایزه است؟ بر اساس چه بندی اینگونه استنباط شده است که ادبیات اولویتدار بوده و دیگر مضامین و رویکردهای فکری تابع هستند؟ آیا ادبیات، تافته جدا بافتهای از اندیشهای است که حامل آن است یا با آن وحدت دارد؟
* تفسیری از آییننامه جایزه جلال آل احمد
* یعنی معتقدید هدف جایزه جلال با آنچه اجرا شده همسو نیست؟
جدای از تعلق افراد حاضر در اعضای هیأت مدیره و داوران به سویهای خاص در ادوار گذشته، دقت در ترکیبها گویای واقعیتهای جدیدی از زمینههای حاشیهسازی و زاویه گیری این جایزه ملی از اهداف خود است، سئوال اینجاست که حضور برخی چهرههای دانشگاهی که در طول دوره آموزشی و پژوهشی خود هیچ حمایتی از ارزشهای انقلابی در مکتوبات خود نداشتهاند و ترجمه کننده و ترویج دهنده مطلق آراء و اندیشههای وارداتی به محافل دانشگاهی بودهاند چه تفسیری از آییننامه جایزه بدست خواهد داد؟ شخصیتهایی که در طول عمر خود هیچ گاه منتقدانه با ترجمههای موجود مواجه نشدهاند بلکه مروج و مبلغ مبانی غربی بودهاند چگونه قادرند هدف جایزه مبنی بر «در راستای تولید فکر ادبی ـ هنری اسلامگرا و تقویت روحیه انتقادی ـ علمی نسبت به ترجمههای موجود ادبی و هنری » را محقق سازند؟ حضور برخی نویسندگان سیاه دفاع مقدس که علنا در گفتهها و نوشتههای خود ارزشهای این واقعه قدسی را تحریف کردهاند چگونه با اهداف متعالی این جایزه در تعالی ادبیات اسلام گرا قابل جمع است؟ علاوه بر اینها حضور برخی نویسندگان داستان در مقام داوری آثار داستانی که فاقد شناخت عمیق از مبانی دینی و حتی مبانی فلسفی داستانی هستند و در طول عمر خود حتی یک مجموعه نقد به چاپ نرسانده، یک مقاله علمی پژوهشی نداشته و حتی یک نقد مکتوب ندارند چه بر سر آییننامه مجمل این جایزه خواهد آورد؟
این حقایق حاکی از آن است سکان دار کشتی جایزه جلال که بر اساس نیت مصلحانه شورای عالی انقلاب فرهنگی و در جهت تقویت جریان ادبیات انقلابی و دینی و با لحاظ گران قیمت ترین جوایز در میان جوایز ملی ادبی، تاسیس و راهاندازی شده عملا به دست سلایق داورانی است که بعضا شایستگی علمی ـ چه رسد به مبنایی و اعتقادی ـ چنین وظیفهای را ندارند. چنین ساختاری در جایزه جلال و بالتبع چنین انتخابهایی، گریزی از حاشیهسازی و سلیقهگرایی نخواهد داشت.
پیام تسلیت انجمن قلم ایران به مناسبت شهادت رهبر حزب الله لبنان، سیدحسن نصرالله
۸ مهر ۱۴۰۳پیام تسلیت انجمن قلم ایران به مناسبت شهادت رهبر حزب الله لبنان، سیدحسن نصرالله بسم الله الرحمن الرحیم«مِنَ المُؤمِنینَ رِجالٌ صَدَقوا ما عاهَدُوا...
پیام تسلیت انجمن قلم ایران به مناسبت درگذشت استاد محمود حکیمی
۱ مهر ۱۴۰۳بسم الله الرحمن الرحیم هوالباقی استاد محمود حکیمی، نویسنده صاحب نام و پژوهشگر پُرکار حوزه تاریخ و تمدن اسلام، بعد از یک عمر مجاهدت...
اسامی نامزدهای کتاب های بخش داستان بزرگسال بیست و دومین دوره جشنواره قلم زرین از سوی هیئت داوران معرفی شد.
۱۲ تیر ۱۴۰۳اسامی نامزدهای کتاب های بخش داستان بزرگسال بیست و دومین دوره جشنواره قلم زرین از سوی هیئت داوران معرفی شد. به گزارش دبیرخانه...
اسامی نامزدهای کتاب های بخش داستان کودک و نوجوان بیست و دومین دوره جشنواره قلم زرین از سوی هیئت داوران معرفی شد.
۱۲ تیر ۱۴۰۳اسامی نامزدهای کتاب های بخش داستان کودک و نوجوان بیست و دومین دوره جشنواره قلم زرین از سوی هیئت داوران معرفی شد. به...
اسامی نامزدهای کتاب های بخش نقد و پژوهش ادبی بیست و دومین دوره جشنواره قلم زرین از سوی هیئت داوران معرفی شد.
۱۲ تیر ۱۴۰۳اسامی نامزدهای کتاب های بخش نقد و پژوهش ادبی بیست و دومین دوره جشنواره قلم زرین از سوی هیئت داوران معرفی شد. به...
اسامی نامزدهای کتاب های بخش شعر بزرگسال بیست و دومین دوره جشنواره قلم زرین از سوی هیئت داوران معرفی شد.
۱۰ تیر ۱۴۰۳اسامی نامزدهای کتاب های بخش شعر بزرگسال بیست و دومین دوره جشنواره قلم زرین از سوی هیئت داوران معرفی شد. به گزارش دبیرخانه...
اسامی نامزدهای کتاب های بخش شعر کودک و نوجوان بیست و دومین دوره جشنواره قلم زرین از سوی هیئت داوران معرفی شد.
۱۰ تیر ۱۴۰۳اسامی نامزدهای کتاب های بخش شعر کودک و نوجوان بیست و دومین دوره جشنواره قلم زرین از سوی هیئت داوران معرفی شد. به...
پیام تسلیت انجمن قلم ایران به مناسبت شهادت آیت الله رئیسی رئیس جمهور محبوب و همراهان شهیدش
۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۳إنا للَّه و إنا إلیه راجعون ما شیفتگان خدمتیم، نه تشنگان قدرت (شهید مظلوم، آیت الله بهشتی) در سالروز ولادت با سعادت...