خط قرمز انتشار اسناد دفاع مقدس، امنیت ملی است/ اسناد محرمانه و خیلی محرمانه را نمیتوان منتشر کرد
سرگروه داوران بخش مستندنگاری انتخاب بهترین کتاب دفاع مقدس خط قرمز انتشار اسناد دفاع مقدس را امنیت ملی دانست و گفت: اسناد محرمانه و خیلی محرمانه را نمیتوان منتشر کرد و باید زمان بیشتری بگذرد تا از طریق مراکز مرتبط دسترسی به آنها آزاد شود تا بتوان منتشر کرد.
گروه فرهنگ و هنر دفاع پرس: مستندنگاری یکی از ژانرهای مهم ادبیات است که در ماندگاری دفاع مقدس برای نسلهای آینده و همچنین دستمایه قرار گرفتن برای نویسندگان جهت خلق ادبیات داستانی مورد بهرهبرداری قرار میگیرد. حفظ ارزشهای دفاع مقدس و انتقال آن به نسلهای بعدی ضرورت متکی بودن بر آثار مستند این حوزه را بیش از پیش روشن میکند.
اهمیت این موضوع و هفدهمین دوره انتخاب بهترین کتاب دفاع مقدس بهانهای شد تا گفتوگویی را با «جواد کامور بخشایش» سرگروه داوران بخش مستندنگاری هفدهمین دوره انتخاب بهترین کتاب دفاع مقدس انجام دهیم که قسمت اول تقدیم شد که در ادامه بخش دوم آن را میتوانید بخوانید:
قالبهای جدیدی که نویسندگان میتوانند استفاده کنند، چیست؟ چه نوع قالبهایی ترکیب شوند که بتوان از آن استفاده کرد؟
دستهبندیهایی که تاکنون در این حوزه انجام شده تقریباً دستهبندیهای خوبی بوده است. شاید بتوان برخی مواقع وصیتنامهها را با زندگینامههای فردی و جمعی ترکیب کرد و فرآوری این محصول را با ترکیب این ۲ ژانر انجام داد وگرنه جداسازیها و مرزبندیهای اعلام شده، مرزبندیهای دقیق و درستی بوده که هرکدام در جایگاه خودشان، جایگاه درستی دارند. شاید ترکیب اینها به آن بخش مستندنگاری آسیب وارد کند که مثلاً ما زندگینامه جمعی را با گزارشهای روزانه ترکیب کنیم. البته برخی مواقع چنین اتفاقاتی رخ میدهد یعنی افراد برای تولید یک اثر در نوشتن زندگینامه جمعی از خاطرات هم استفاده میکنند. این کمک گرفتن از ژانرهای مختلف برای تولید یک اثر است که مانعی ندارد اما باید استانداردهای یک اثر مستند حتی در بهرهگیری از خاطرات برای تدوین زندگینامه مستند هم لحاظ شود تا یک اثر فاخر منتشر شود.
برخی مواقع اتفاق میافتد که آدم احساس میکند نویسندهای هرآنچه در دست داشته را منتشر کرده است و ملغمهای از محصولات و اسناد مختلف در یک کتاب را شاهد میشویم که استاندارد لازم به عنوان یک اثر معمولی و شاخص و خوب را قطعاً نخواهد داشت. این همان نوع نگاه ارزشی به ادبیات دفاع مقدس است یا دلسوزیهایی است که خیلیها نسبت به انتشار یک سند دارند تا از گم شدن آن جلوگیری کرده و به تاریخ سپرده شود. البته که از این منظر میتوان مثبت تلقی کرد اما مستندنگاری حتماً باید علمی و با حضور معلم راهنما انجام شود تا اثرهای بهتری منتشر شود.
چگونه ما تشخصی میدهیم که در حوزه مستند، کارها دستنخورده و دست اول است؟
در حوزه مستندنگاری همه این مسائل ـ یعنی بررسی سند ـ تعریف دارد. بالاخره بخش زیادی از تاریخ دفاع مقدس حاصل شده است و هرجا تحریفی اتفاق بیافتد با مطالعه تاریخ عمومی بخشهای مختلف دفاع مقدس، این تحریفها خودشان را نشان خواهند داد.
در حوزه استناد و شیوههای استناد هم شاخصها و معیارهایی وجود دارد که با استفاده از آنها میتوان تحریفها را تشخیص داد. مثل همان صحت سنجی و راستی آزمایی که در حوزه خاطره نویسی وجود دارد.
در حوزه مستندنگاری نیز روشهای مختلفی برای بررسی این مباحث وجود دارد که شاید تحریفی در یک مستند انجام شده باشد. اگر بحث تحریف در سند باشد، شاخصها و روشهایی نیز وجود دارد که بتوان به اصالت یک سند پی برد و آن سند را پایه قرار داد برای کار مستندی که از دل کندوکاو و پژوهش و تحقیق پدید میآید.
منظور این است که تاجایی که امکان وجود داشته باشد و راهکار وجود داشته باشد، شرایطی برای صحتسنجی دادههای مربوط به یک کار مستند که بر گرفته از سند هست، وجود دارد تا اجازه ندهیم تحریف وارد کار مستند شود.
آیا این امکان برای مراجعه وجود دارد که وصیتنامه، دستنوشته یا نامه منتشر شده در کتاب درست آمده است یا نه؟
برای این کار معمولاً اتفاقاتی که رخ میدهد این است که اصل وصیتنامه در انتهای کتاب اضافه میشود. اتفاقاً این اتفاق یک شاخص و ویژگی برای صحت یک وصیتنامه است که تحریف نشده باشد و نویسنده واژهای را عوض نکرده باشد.
چاپ کردن وصیت، دستنوشت و یادداشتها کمک میکند که ما ببینیم این متن تحریف شده آن سند نیست. مثلا در کتاب «عملیات فریب» تکهای از یادداشتهای شهید قاضی منتشر شده که به خواننده این اطمینان را بدهد که این تحقیق و فعل و انفعالات پژوهشی که روی این سند انجام شده، با تکیه بر سند واقعی است. خواننده نیز سند واقعی را مشاهد میکند.
اگر امروز نامهای در خانواده شهیدی پیدا شود که توسط شهید نوشته نشده باشد ما چکار میتوانیم بکنیم؟ یعنی امروز افرادی چیزهایی بنویسند و بگویند نوشته شهید است، ما از کجا بدانیم هست یا نیست؟
البته استثناهایی هم وجود خواهد داشت. اگر بتوانیم درباره آن شهید اسناد بیشتری به دست آوریم و مثلاً سند دیگری در منزل دیگر دوستانش پیدا شود، میتوان اسناد را با هم مطابقت داد، که شدنی است.
در غیر این صورت فقط بحث اعتماد در حوزههای مستند و سندنگاری است که بایستی به خانواده شهید اعتماد کنیم که این دستخط، همان دستخط شهید است. اگر هیچ قرینهای برای انطباق دستخط شهید وجود نداشته باشد، باید میزان اعتمادمان با آن خانواده را در نظر بگیریم که براساس آن میزان اعتماد بتوانیم سندیت دستخط را بپذیریم یا نه.
یا وصیتنامههایی پیدا شود که گفته شود متعلق به شهید است که در واقع متعلق به او نباشد، باید چکار کرد؟ چگونه دروغ را از راست تشخیص دهیم؟
راستی آزمایی مربوط به قبل از تولید کتاب است. پژوهشگر و نویسنده وقتی به خانواده شهید رجوع میکند، آنجا باید راستی آزمایی و صحت سنجی اعتبارات و اصالت اسناد را مورد بررسی و واکاوی قرار داد.
نقش سازمانهایی که در حوزه مستند میتوانند فعال باشند کجاست؟
سازمانها و نهادهای زیادی در این زمینه وجود دارند. عمده آثاری که منتشر میشود عمدتاً تکیه بر آثاری دارند که در بنیاد شهید وجود دارد. به نظرم بنیاد شهید و سازمان اسناد ملی و مرکز تحقیقات جنگ و پژوهشگاه دفاع مقدس و بنیاد آثار و موزه دفاع مقدس، خیلی میتوانند در عرضه آثار اسنادی و فراخوانهایی که میتوانند به نویسندگان بدهند، نقش داشته باشند.
در موارد و حوزههای مختلف مستند نگاری؛ در پرداخت یک عملیات و معرفی زندگی یک شهید تعامل هر چه بهتر سازمانها باعث میشود که ما با آثار بهتری روبرو شویم. هر اثری در حوزه مستندنگاری، اسناد قابل استنادتر و قابل تکیهتری داشته باشد و تعدد اسناد در یک اثر وجود داشته باشد، حتماً این اثر مستند شاخص و معیارهای یک اثر فاخر را خواهد داشت. و میتوان بعداً به عنوان یک اثری که مورد بهرهبرداری در ژانرهای دیگر قرار گیرد به آن تکیه کرد.
آثار مستند را باید چگونه جمع کنیم و یک جا قرار دهیم که آن مرکز تایید کرده باشد و کسانی که بخواهند استفاده کنند با تایید آن مرکز بدون شک و تردید کارشان را ادامه دهند؟
بستگی به این دارد که اول تعریف شود که این مستند در چه بخشی باشد، کار استناد انجام دهد. یعنی وصیتنامه، زندگینامه، گزارش، زندگینامه فردی یا جمعی است؟ و در هر مجموعه استناد لازم انجام شود و سند لازم ا ست گردآوری، تدوین و تنظیم شود و علی القاعده هرمجموعهای هم که به این آثار نگاه داوری و کارشناسی دارد، تکیه آنها نیز بر همان اسناد و مدارکی است که این محصول از آن پدید آمده است.
سازمانها و نهادهای مختلف نیز برای هر کدام از آنها شیوهنامههای خاص خودشان را دارند. مثلاً یک نهاد در زمینه مستندنگاری زندگی فردی در کنار اسناد و مدارک حتماً خاطره نگاری و تاریخ شفاهی را هم مدنظر قرار میدهد. یعنی روایتهای شفاهی را هم یکی از استنادات کارش قرار میدهد. اما ممکن است یک مجموعه دیگر این را نپذیرد و معتقد باشد مثلاً در زندگینامه فردی مستندنگاری معیار روایت شفاهی نباشد و عمدتاً اسناد و مدارک باقی مانده از شهید را مدنظر قرار دهد. بخشی از این موضوع در سازمانها و نهادها سلیقهای است اما نگاه استاندارد این است که همه روایتهای شفاهی، مکتوب و اسناد موجود و هر چیزی که میتواند بُعدی از زندگی یک شهید را ترسیم کند، در اثر زندگینامه فردی وجود داشته باشد.
ما چگونه میتوانیم افراد را تشویق کنیم که در حوزه کار مستند فعالیت کنند چون کار مستند مانند منابع دسته اول مشخصههایی دارد؟
ادبیات دفاع مقدس نیازمند نویسندگان خوب هم هست و افراد علاقمند برای نویشتن در این حوزه هم وجود دارد. یعنی نیازمندی ما به نویسندگان خوب خیلی زیاد است و افراد علاقمند به ورود در این زمینه هم بسیار زیاد است.
به نظرم با ایجاد بحث آموزش سراسری در سطح کشور به راحتی میتوان افراد علاقمند به نگارش در عرصه دفاع مقدس را مسلحتر و مسلطتر و در عین حال علاقمندتر کرد و شاهد تولید آثار بهتر از این شد.
تجربه چند ساله ما در حوزه آموزش این نکته را نشان میدهد که چقدر ما گامهای بلندتر و محکمتری در حوزه تولید آثار مستند یا آثار مختلف حوزه ادبیات دفاع مقدس برداشتهایم اما اینها کم است باید گسترش پیدا کند و بتوان از افراد و نویسندگان بیشتری در این میدان گسترده ادبیات دفاع مقدس بهره برد و به آثار بهتر هم رسید.
برای جذابیت آثار مستند چه راههایی وجود دارد؟
یک بخش این است که باید ببنیم سندی که وجود دارد و مورد استفاده قرار میگیرد قابلیت و جذابیت خاص دارد یا نه. مثل سوژهای که از همان اول پتانسیل سوژه شدن را دارد. یک سند هم چنین است.
شاخصها و معیارهای اولیه برای پیدا کردن سوژه وجود دارد. وقتی با سوژه روبرو میشویم چند معیار را مدنظر قرار میدهیم که آیا معیار سوژه شدن وجود دارد که بتوان یک کتاب خوب تولید کرد؟ اسناد هم چنین قابلیتی دارند. با همین روند و روش امکان سوژه سنجی و اینکه بتوان درباره آنها مطلب نوشت و اگر مطلب نوشته شود مورد توجه قرار میگیرد یا نه برای نویسنده و محقق ادبیات دفاع مقدس فراهم است که با این معیارها سوژه را بسنجد و بر اساس آن سرمایهگذاری کند.
ناشران بر چه اساسی کتاب مستند تولید میکنند؟ رویکرد و هدفشان چیست؟ حول و حوش چه موضوعاتی کتاب مستند تولید میشود؟
عمدتاً الان ناشران ما که ممکن است مربوط به نویسندگان و کارگذاران و برنامهریزان فرهنگی هم مربوط باشد، به آثار زودبازده توجه دارند و این به نظرم نکته خوبی نیست بلکه نکته منفی در ادبیات دفاع مقدس تلقی میشود.
آثار زودبازده یعنی تحقیق و تفحص کمتری لازم دارد و زمان کمتری برای تولید آن لازم است و در انتها اثری که تولید میشود، اثر فاخری نیست. به نظرم باید کمی زیرساختها را عمیقتر از این دید و برنامهها را مقداری درازمدتتر تعیین کرد و پژوهشهای عمیقتری صورت داد تا کاری که منتشر میشود یک کار فاخر در حوزه مستندنگاری باشد.
مهم است که توجه ما خیلی به آثار زودبازده نباشد. آثار زودبازده معمولاً به لحاظ علمی در سطح حرکت میکنند و آثار سطحی قطعاً مخاطب خاصی را نخواهند داشت و اگر احیاناً مخاطبی پیدا میکنند، مخاطبان عامی خواهند بود که به زودی از آن جدا میشوند. این آثار را آثار یک بار خوانش میگویند که آثار عمیقی نیستند و این به ادبیات ما آسیب میزند.
مقداری سیاستهای فرهنگی گستردهتر و عمیقتر با توجه بیشتر با وقت گذاشتن بیشتر لازم است تا ناشران بتوانند حمایت کنند و آثار بهتری را تولید کنند.
چه سندهایی را میتوان منتشر کرد؟ چه چیزهایی نیاز است منتشر شود؟ آیا سندی وجود دارد که زمان نشر آن نرسیده باشد.
در حوزه دفاع مقدس بله اسناد زیادی وجود دارند که خط قرمزهای آنها برقرار است بنابراین فعلاً استنادی که امکان انتشار آنها وجود دارد را باید منتشر کرد. معیار ما برای انتشار، اسنادی است که به امنیت ملی کشور آسیب نمیزند و خلل ایجاد نمیکند ولی آنهایی که به امنیت ملی کشور آسیب میزند در حوزه دسته بندی اسناد محرمانه و خیلی محرمانه نمیتوانند منتشر شوند لذا باید زمان بیشتری بگذرد تا از طریق مراکز مرتبط، دسترسی به آنها آزاد شود تا بتوان منتشر کرد.
پیام تسلیت انجمن قلم ایران به مناسبت شهادت رهبر حزب الله لبنان، سیدحسن نصرالله
۸ مهر ۱۴۰۳پیام تسلیت انجمن قلم ایران به مناسبت شهادت رهبر حزب الله لبنان، سیدحسن نصرالله بسم الله الرحمن الرحیم«مِنَ المُؤمِنینَ رِجالٌ صَدَقوا ما عاهَدُوا...
پیام تسلیت انجمن قلم ایران به مناسبت درگذشت استاد محمود حکیمی
۱ مهر ۱۴۰۳بسم الله الرحمن الرحیم هوالباقی استاد محمود حکیمی، نویسنده صاحب نام و پژوهشگر پُرکار حوزه تاریخ و تمدن اسلام، بعد از یک عمر مجاهدت...
اسامی نامزدهای کتاب های بخش داستان بزرگسال بیست و دومین دوره جشنواره قلم زرین از سوی هیئت داوران معرفی شد.
۱۲ تیر ۱۴۰۳اسامی نامزدهای کتاب های بخش داستان بزرگسال بیست و دومین دوره جشنواره قلم زرین از سوی هیئت داوران معرفی شد. به گزارش دبیرخانه...
اسامی نامزدهای کتاب های بخش داستان کودک و نوجوان بیست و دومین دوره جشنواره قلم زرین از سوی هیئت داوران معرفی شد.
۱۲ تیر ۱۴۰۳اسامی نامزدهای کتاب های بخش داستان کودک و نوجوان بیست و دومین دوره جشنواره قلم زرین از سوی هیئت داوران معرفی شد. به...
اسامی نامزدهای کتاب های بخش نقد و پژوهش ادبی بیست و دومین دوره جشنواره قلم زرین از سوی هیئت داوران معرفی شد.
۱۲ تیر ۱۴۰۳اسامی نامزدهای کتاب های بخش نقد و پژوهش ادبی بیست و دومین دوره جشنواره قلم زرین از سوی هیئت داوران معرفی شد. به...
اسامی نامزدهای کتاب های بخش شعر بزرگسال بیست و دومین دوره جشنواره قلم زرین از سوی هیئت داوران معرفی شد.
۱۰ تیر ۱۴۰۳اسامی نامزدهای کتاب های بخش شعر بزرگسال بیست و دومین دوره جشنواره قلم زرین از سوی هیئت داوران معرفی شد. به گزارش دبیرخانه...
اسامی نامزدهای کتاب های بخش شعر کودک و نوجوان بیست و دومین دوره جشنواره قلم زرین از سوی هیئت داوران معرفی شد.
۱۰ تیر ۱۴۰۳اسامی نامزدهای کتاب های بخش شعر کودک و نوجوان بیست و دومین دوره جشنواره قلم زرین از سوی هیئت داوران معرفی شد. به...
پیام تسلیت انجمن قلم ایران به مناسبت شهادت آیت الله رئیسی رئیس جمهور محبوب و همراهان شهیدش
۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۳إنا للَّه و إنا إلیه راجعون ما شیفتگان خدمتیم، نه تشنگان قدرت (شهید مظلوم، آیت الله بهشتی) در سالروز ولادت با سعادت...