زندانی قلعه هفت حصار

“زندانی قلعه هفت حصار”

کتاب حاضر به زندگی‌نامه داستانی دانشمند بزرگ ایرانی ابوعلی‌سینا می‌پردازد.
داستان از دوران کودکی وی آغاز می‌گردد. بو‌علی در سن ده سالگی توانست قرآن را ختم کند. سپس در نزد محمود مساح که مردی فاضل و در فنون ریاضی سرآمد بود شاگردی کرد. وی در نزد اساتیدی چون ابوعبدالله ناتلی که مدتی بود به بخارا آمده بود تلمذ کرده و فن ایساغوجی و صناعت، فلسفه و منطق را یاد گرفت. ابوعلی به سبب علاقه‌اش به طب روی‌ آورد و پس از نقل درمان بیماری مادرش و نجات مرد همسایه به شهرت رسید تا جایی که به معالجه مریضان فقیر مبادرت می‌ورزید. در ادامه کتاب به نقل معالجه «امیر نوح‌بن سامانی» می‌پردازد که در پی آن اجازه استفاده از کتابخانه سلطنتی به وی اعطا می‌شود. اما دیری نمی‌گذرد که پسر شاه پس از مرگش به همراه سایر توطئه‌گران به کرسی خلافت رسیده و بوعلی را طرد می‌کنند. بوعلی در ادامه داستان با ابونصر عراقی نقاش و ریاضی‌دان دربار ابی‌مأمون خوارزم‌شاه آشنا شده و به معالجه برادرزاده که بیماری روانی است می‌پردازد. پس از اندی سلطان محمود غزنوی که مدتها به‌دنبال یافتن بوعلی بود او را در قلعه‌ای زندانی می‌کند و داستان مطالبی درباره دوران زندانی بودن ابن‌سینا و وقایع رخ‌‌داده می‌پردازد. آشنایی ابوعبید جوزجانی شاگرد مشهور بوعلی، دیدار با شیخ ابوسعید‌ابی‌الخیر، درمان پسر ملک‌خاتون در ری، ازدواج با یاسمین کنیز فراری خلیفه بغداد، درمان شمس‌الدوله در همدان و… مطالبی است که در ادامه به آن پرداخته می‌شود و در پایان پس از یک دوره بیماری طولانی و طاقت‌فرسا جان می‌سپارد.