میلاد در منی

“میلاد در منی”
کتاب میلاد در منی مجموعه داستان‌ها و شعرهای برگزیدۀ جشنواره‌های «میلاد در منی» می‌باشد.
در قسمتی از این کتاب می‌خوانیم:
منا صحرای محشر شده بود و تا چشم کار می­‌کرد، انبوه جمعیت هراسان بود که بی­‌هدف به این سو و آن سو می­‌دویدند. پیرمردی که زیر دست و پا افتاده بود، با دست به من اشاره کرد. به ­سختی خودم را کنارش رساندم .لبهایش خشکیده بود و چشمانش از اشک خیس بودند.
دستش را گرفتم و با ناامیدی گفتم: شرمنده پدرجان، آبی همراه ندارم!
آهسته نجواکرد: شرمنده من هستم که یک عمر نوکر امام حسین بودم و ندانستم معنی تشنگی در صحرای کربلا را!